قتل غریبه ای در خانه
صفحه 1 از 1
قتل غریبه ای در خانه
قتل غريبه يي در خانه , متهم به پرداخت ديه محكوم شد
مردي كه متهم است نوجواني را كه به خانه اش آمده است و قصد داشته با همسرش رابطه نامشروع برقرار كند به قتل رسانده از سوي هيات قضات به پرداخت ديه محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما دوم تيرماه سال 86 مردي با ماموران پليس تماس گرفت و مدعي شد پسر نوجواني را در خانه اش به قتل رسانده است. او از ماموران خواست هر چه زودتر به خانه اش بروند. دقايقي بعد پليس در محل حاضر شد و كارآگاهان جسد غرق در خون نوجواني را كه لباس خانه به تن داشت، مشاهده كردند. به دستور بازپرس جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت و جواد
- متهم - براي بازجويي هاي بيشتر به پليس آگاهي انتقال يافت. وي در تحقيقات به ماموران گفت؛ مقتول را نمي شناسد و از اينكه او براي چه وارد خانه اش شده بود، خبر ندارد.
تحقيقات نشان داد همسر جواد از مدتي قبل با مقتول كه «ح» نام داشت، ارتباط داشته و شوهرش از اين ارتباط بي خبر بود تا اينكه روز حادثه زماني كه براي انجام كاري سرزده به خانه برگشت با «ح» مواجه شد و او را در يك درگيري به قتل رساند.هر چند متهم ادعا كرد قصد قتل نداشته و مرگ حبيب يك اتفاق بوده است، كيفرخواست به اتهام قتل عمد براي وي صادر شد و پرونده در اختيار هيات قضات شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت.
محمد شادابي نماينده دادستان روز گذشته در جلسه محاكمه جواد در جايگاه حاضر شد و در توضيح كيفرخواست گفت؛ جواد در حالي كه مي توانست ماموران را خبر كند مرتكب قتل شده است و با توجه به تقاضاي اولياي دم درخواست صدور حكم قانوني را دارم.در ادامه برادران مقتول به وكالت از پدر و مادرشان براي متهم تقاضاي صدور حكم قصاص كردند. سپس به دستور قاضي عزيزمحمدي متهم در برابر قضات قرار گرفت. وي در توضيح جنايتي كه مرتكب شده بود، گفت؛ اتهام قتل عمد را قبول دارم اما قصد آدمكشي نداشتم.وي سپس ماجراي قتل را تشريح كرد و گفت؛ مدتي بود متوجه رفتارهاي مشكوك همسرم شده بودم. شب حادثه من براي صرف شام به خانه رفتم. خيلي سريع شام خوردم. لباسم را پوشيدم كه از منزل بيرون بروم. همسرم از من پرسيد كجا مي روي. جواب دادم يكي از اقوام فوت شده و مي خواهم به مراسم ختم بروم. از خانه بيرون آمدم و به همسرم گفتم ديروقت برمي گردم. تازه به راه افتاده بودم كه همسرم با من تماس گرفت و دوباره پرسيد كي به خانه مي آيم. باز هم تاكيد كردم ديروقت برمي گردم او چندين بار اين سوال را از من پرسيد. فهميدم قصد دارد موضوعي را پنهان كند. به همسرم چيزي نگفتم اما بلافاصله از سر راه برگشتم. لحظاتي بعد وارد خانه شدم و ديدم چادر و كليد همسرم دم در است. او زماني اين وسايل را آنجا مي گذاشت كه بيرون رفته باشد. وارد خانه شدم. هر چه همسرم را صدا زدم جواب نداد. بچه ها هم خواب بودند. صداي شير آب از حمام شنيدم. به سمت حمام رفتم و ديدم همسرم در حمام است و به شدت رنگش پريده و بريده بريده حرف مي زند. رفتارش نشان مي داد اتفاقي افتاده است. مرتب من را صدا مي كرد و مي گفت شير آب خراب است و بايد آن را درست كني. اطراف را نگاه كردم و ديدم وسايلي كه در انباري بالاي حمام مي گذاشتم همه روي زمين است. انباري ما در بالاي حمام قرار داشت. من پرده انباري را كار زدم و ديدم جواني در آنجاست. او را پايين كشيد. او به من حمله كرد و در يك لحظه چاقويي را از آشپزخانه برداشتم و به او حمله كردم و وي را زدم. در اين حين همسرم بچه ها را برداشت و فرار كرد. من هم با پليس تماس گرفتم و گفتم چه اتفاقي افتاده است.
سپس همسر متهم در جايگاه حاضر شد. وي گفت؛ مدتي بود حبيب مزاحم من مي شد. از آنجايي كه شوهرم مرد شكاكي بود نمي توانستم به او بگويم چه اتفاقي افتاده است. به همين خاطر با برادر بزرگ حبيب تماس گرفتم و از او خواستم جلوي رفتارهاي حبيب را بگيرد و ديگر مزاحم من نشود. با اين حال حبيب به كارهايش ادامه مي داد و مرتب به خانه ما تلفن مي كرد. شب حادثه بعد از اينكه شوهرم از منزل بيرون رفت براي چند دقيقه يي جلوي در رفتم. حبيب را ديدم كه در خيابان ايستاده بود و به خانه ما نگاه مي كرد. از من خواست اجازه دهم وارد خانه شود. من هم عصباني شدم و مخالفت كردم.
زن جوان ادامه داد؛ يك دفعه به طرف من حمله كرد. مرا به در كوبيد. وارد خانه شد و با چاقو سراغ فرزندانم رفت. من هم كه به شدت ترسيده بود به او گفتم آرام باش تا با هم صحبت كنيم. حبيب در خانه ما بود و داشتيم با هم حرف مي زديم كه شوهرم آمد. من هم براي اينكه مشكلي پيش نيايد به داخل حمام رفتم و از حبيب خواستم خودش را در انباري مخفي كند اما شوهرم متوجه شد و درگيري بين آنها اتفاق افتاد.
وي افزود؛ قرار بود من و حبيب با هم فقط تلفني ارتباط داشته باشيم اما حبيب به خانه من مي آمد و برايم مزاحمت ايجاد مي كرد.
پس از پايان جلسه دادگاه، هيات قضات وارد شور شدند و با توجه به اينكه متهم توانست ادعاي خود را ثابت كند وي را به پرداخت ديه به اولياي دم محكوم كردند.اين در حالي است كه همسر اين مرد پيش از اين به اتهام رابطه نامشروع محاكمه و به 99 ضربه شلاق محكوم و حكم وي بعد از قطعي شدن اجرا نيز شده بود.
مردي كه متهم است نوجواني را كه به خانه اش آمده است و قصد داشته با همسرش رابطه نامشروع برقرار كند به قتل رسانده از سوي هيات قضات به پرداخت ديه محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما دوم تيرماه سال 86 مردي با ماموران پليس تماس گرفت و مدعي شد پسر نوجواني را در خانه اش به قتل رسانده است. او از ماموران خواست هر چه زودتر به خانه اش بروند. دقايقي بعد پليس در محل حاضر شد و كارآگاهان جسد غرق در خون نوجواني را كه لباس خانه به تن داشت، مشاهده كردند. به دستور بازپرس جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت و جواد
- متهم - براي بازجويي هاي بيشتر به پليس آگاهي انتقال يافت. وي در تحقيقات به ماموران گفت؛ مقتول را نمي شناسد و از اينكه او براي چه وارد خانه اش شده بود، خبر ندارد.
تحقيقات نشان داد همسر جواد از مدتي قبل با مقتول كه «ح» نام داشت، ارتباط داشته و شوهرش از اين ارتباط بي خبر بود تا اينكه روز حادثه زماني كه براي انجام كاري سرزده به خانه برگشت با «ح» مواجه شد و او را در يك درگيري به قتل رساند.هر چند متهم ادعا كرد قصد قتل نداشته و مرگ حبيب يك اتفاق بوده است، كيفرخواست به اتهام قتل عمد براي وي صادر شد و پرونده در اختيار هيات قضات شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت.
محمد شادابي نماينده دادستان روز گذشته در جلسه محاكمه جواد در جايگاه حاضر شد و در توضيح كيفرخواست گفت؛ جواد در حالي كه مي توانست ماموران را خبر كند مرتكب قتل شده است و با توجه به تقاضاي اولياي دم درخواست صدور حكم قانوني را دارم.در ادامه برادران مقتول به وكالت از پدر و مادرشان براي متهم تقاضاي صدور حكم قصاص كردند. سپس به دستور قاضي عزيزمحمدي متهم در برابر قضات قرار گرفت. وي در توضيح جنايتي كه مرتكب شده بود، گفت؛ اتهام قتل عمد را قبول دارم اما قصد آدمكشي نداشتم.وي سپس ماجراي قتل را تشريح كرد و گفت؛ مدتي بود متوجه رفتارهاي مشكوك همسرم شده بودم. شب حادثه من براي صرف شام به خانه رفتم. خيلي سريع شام خوردم. لباسم را پوشيدم كه از منزل بيرون بروم. همسرم از من پرسيد كجا مي روي. جواب دادم يكي از اقوام فوت شده و مي خواهم به مراسم ختم بروم. از خانه بيرون آمدم و به همسرم گفتم ديروقت برمي گردم. تازه به راه افتاده بودم كه همسرم با من تماس گرفت و دوباره پرسيد كي به خانه مي آيم. باز هم تاكيد كردم ديروقت برمي گردم او چندين بار اين سوال را از من پرسيد. فهميدم قصد دارد موضوعي را پنهان كند. به همسرم چيزي نگفتم اما بلافاصله از سر راه برگشتم. لحظاتي بعد وارد خانه شدم و ديدم چادر و كليد همسرم دم در است. او زماني اين وسايل را آنجا مي گذاشت كه بيرون رفته باشد. وارد خانه شدم. هر چه همسرم را صدا زدم جواب نداد. بچه ها هم خواب بودند. صداي شير آب از حمام شنيدم. به سمت حمام رفتم و ديدم همسرم در حمام است و به شدت رنگش پريده و بريده بريده حرف مي زند. رفتارش نشان مي داد اتفاقي افتاده است. مرتب من را صدا مي كرد و مي گفت شير آب خراب است و بايد آن را درست كني. اطراف را نگاه كردم و ديدم وسايلي كه در انباري بالاي حمام مي گذاشتم همه روي زمين است. انباري ما در بالاي حمام قرار داشت. من پرده انباري را كار زدم و ديدم جواني در آنجاست. او را پايين كشيد. او به من حمله كرد و در يك لحظه چاقويي را از آشپزخانه برداشتم و به او حمله كردم و وي را زدم. در اين حين همسرم بچه ها را برداشت و فرار كرد. من هم با پليس تماس گرفتم و گفتم چه اتفاقي افتاده است.
سپس همسر متهم در جايگاه حاضر شد. وي گفت؛ مدتي بود حبيب مزاحم من مي شد. از آنجايي كه شوهرم مرد شكاكي بود نمي توانستم به او بگويم چه اتفاقي افتاده است. به همين خاطر با برادر بزرگ حبيب تماس گرفتم و از او خواستم جلوي رفتارهاي حبيب را بگيرد و ديگر مزاحم من نشود. با اين حال حبيب به كارهايش ادامه مي داد و مرتب به خانه ما تلفن مي كرد. شب حادثه بعد از اينكه شوهرم از منزل بيرون رفت براي چند دقيقه يي جلوي در رفتم. حبيب را ديدم كه در خيابان ايستاده بود و به خانه ما نگاه مي كرد. از من خواست اجازه دهم وارد خانه شود. من هم عصباني شدم و مخالفت كردم.
زن جوان ادامه داد؛ يك دفعه به طرف من حمله كرد. مرا به در كوبيد. وارد خانه شد و با چاقو سراغ فرزندانم رفت. من هم كه به شدت ترسيده بود به او گفتم آرام باش تا با هم صحبت كنيم. حبيب در خانه ما بود و داشتيم با هم حرف مي زديم كه شوهرم آمد. من هم براي اينكه مشكلي پيش نيايد به داخل حمام رفتم و از حبيب خواستم خودش را در انباري مخفي كند اما شوهرم متوجه شد و درگيري بين آنها اتفاق افتاد.
وي افزود؛ قرار بود من و حبيب با هم فقط تلفني ارتباط داشته باشيم اما حبيب به خانه من مي آمد و برايم مزاحمت ايجاد مي كرد.
پس از پايان جلسه دادگاه، هيات قضات وارد شور شدند و با توجه به اينكه متهم توانست ادعاي خود را ثابت كند وي را به پرداخت ديه به اولياي دم محكوم كردند.اين در حالي است كه همسر اين مرد پيش از اين به اتهام رابطه نامشروع محاكمه و به 99 ضربه شلاق محكوم و حكم وي بعد از قطعي شدن اجرا نيز شده بود.
parmidas56- همکار انجمن
- Registration date : 2009-01-19
تعداد پستها : 2426
محل سكونت : nurs
مدل گوشي : 206
امتیاز : 4939
مواضيع مماثلة
» زنان و مردان غریبه چند دقیقه به یکدیگر نگاه میکنند؟!!
» زنی که خجالت میکشید به خانه شوهر برود!!
» آرايش ابتدايي مو در خانه
» اعترافات شكنجه گران «خانه وحشت»
» غذا و خانه ماهي قرمز نوروز
» زنی که خجالت میکشید به خانه شوهر برود!!
» آرايش ابتدايي مو در خانه
» اعترافات شكنجه گران «خانه وحشت»
» غذا و خانه ماهي قرمز نوروز
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد