زناني كه در خانه هاي مردم كار مي كنند
انجمن های سایت دوان :: انجمن گوناگون :: اخبار :: داخل ايران
صفحه 1 از 1
زناني كه در خانه هاي مردم كار مي كنند
تلفن يك شركت خدماتي را مي گيرم. زني گوشي را بر مي دارد. بعد ار مدتي بحث راضي مي شود آدرس شركت را بگويد.وارد شركت كه مي شوم به ياد فيلم چهارشنبه سوري مي افتم. ديوارهاي كثيف با اتاق هاي شلوغ. زنان و مردان كارگري كه منتظر تلفن سفارش كار ايستاده اند. تيپ زنان از زني با چادر به كمر بسته تا دختري با مانتو و روسري مرتب و حتي به نوعي براساس مد متغير است. مردها نيز از اين قاعده مستثني نيستند. مرداني با سبيل هاي در رفته و شلوارهاي كردي تا پسران مو شانه كرده و مرتب.وقتي به رئيس شركت كه مردي تقريبا ميان سال است مراجعه مي كنم. سئوالاتي مي پرسد از جمله :"كارگر چند ساله مي خواهي؟ چه تيپي باشد؟ قد و هيكلش برايت مهم است؟"وقتي مي گويم من فقط براي تميز كردن خانه يك كارگر ساده زن مي خواهم سريع من را به زني كه پشت يكي از تلفن ها نشسته است معرفي مي كند و مي گويد:" خب چرا از اول نمي گويي و وقت من را مي گيري.مي پرسم براي چي اين مشخصات را پرسيدي كه مي گويد:"بعضي ها براي مهماني هايشان كارگر مي خواهند. به همين دليل تيپ و قيافه كارگر هم براي شان اهميت دارد."اسمش مريم است. دانشجوي دانشگاه آزاد خرم آباد است. 25 سال بيشتر ندارد. اول كم حرف مي زد. بعد از چند دقيقه به حرف مي آيد. از مسائل كلي شروع به حرف زدن مي كنيم تا به كارش مي رسيم و مي پرسم : چرا از خرم آباد به تهران مي آيي؟پاسخ مي دهد :" در تهران وضعيت كار به مراتب بهتر از شهرستان ماست. اينجا حقوق هم بيشتر مي دهند، البته در تهران رقابت براي كار هم بيشتر است. تو اگر يك اشتباه كوچك داشته باشي ،سريع اخراجت مي كنند و ديگر هيچ كدام از اين شركت ها نمي گذارند براي آنها كار كني. خيلي خوش شانس باشي با چند نفر از اين كساني كه به خانه هايشان مي روي دوست بشوي و بتواني در خانه هاي آنها كار كني،خيلي عالي است"مي پرسم:" هيچ كدام نمي گذارند كار كني؟ چطور؟ چرا؟"خب !اينها همه با هم دوست هستند اگر كمي بد قلقي كني مطمئنا نمي تواني به هيچ كدام از شركت ها بروي."وقتي كمي اعتماد كرد .هويت خودم را به عنوان روزنامه نگار به او معرفي كردم. راضي شد با هم بيشتر حرف بزنيم .گفت : "اگر روزنامه نگاري از سختي كار ما بنويس. اين كار با سختي هاي زيادي همراه است."ادامه مي دهد:"اين كار خيلي سخت است ، خيلي."مي پرسم :"سختي كار كجاست؟"مي گويد : "راستي از شما هم درباره نوع و قيافه كارگر پرسيدند؟" " آره." چند وقت قبل يكي از دوستانم براي كار به خانه يك پسر مجرد رفت تا چند روز از او خبري نبود. بعد از چند روز كه آمد از لحاظ روحي اوضاع خرابي داشت مرا به كناري كشيد و گفت به او تجاوز شده است. همان پسر به او تجاوز كرده بود." شكايت نكرديد؟ "كدام شكايت؟ رئيس شركت كه نمي دانم چقدر از پسر پول گرفته بود گفت اگر هر كدام شكايت كنيد اخراج مي شويد همه بچه ها هم به كارشان نياز داشتند.بنابراين از شكايت منصرف شديم."مي پرسم:" مگر بيمه نيستيد كه بخواهيد از حقوق بيمه استفاده كنيد؟ " كدام بيمه ؟اصلا اسم ما در هيچ جايي ثبت نشده است. بر اساس آمار در اين شركت كه مي بينيد تنها 5 نفر كار مي كنند، در صورتي كه حدود 60 نفر به طور ثابت اينجا كار مي كنيم و نزديك عيد و يا در تابستان اين آمار به 120 نفر هم مي رسد." چرا اسمتان جايي ثبت نيست؟"-"خب معلوم است اگر ما اسم ما ثبت شود بايد ما را بيمه كنند.د بايد هزار تا حق ديگر ما را نيز بدهند." ادامه مي دهد:" نزديك عيد كه مي شود آمار رقابت بيشتر هم مي شود چون همه مي خواهند كار كنند. صاحبخانه ها هم بيشتر به شركت ها اعتماد دارند تا افراد ساده و بدون پشتوانه."خواهر مريم نيز در تهران به همين كار مشغول است:"خواهرم با دخترش به خانه هاي مردم مي رود. دخترش 16 سال دارد تازه مي خواهد ازدواج هم كند. پسرش هم شاگرد مغازه است دخترش شبانه درس مي خواند اما پسرش ديپلم ردي است و درس را هم ول كرده است."مريم مي گويد:" من هم به اعتبار خواهرم به اينجا براي كار مي آيم. مي بيني چند وقت است دستي به صورتم نكشيده ام؟ چون نمي خواهم به عنوان يك روسپي به خانه هاي مردم معرفي شوم. به عنوان كارگر مرا به خانه مردم مي فرستند و در اصل منظورشان چيز ديگري است ."در اين شركت 50 درصد درآمد را صاحب شركت مي گيرد. يعني اگر براي يك روز كامل كاري از صبح تا شب ، در بهترين حالت 20 هزار تومان بگيرند 10 هزارتومان تنها به آنها مي رسد. "به مراتب وضعيت دختران در شركت بدتر است. مردها 70 درصد حقوقشان را مي گيرند اما زنان بيشتر از 50 درصد نمي گيرند."در توضيح مي گويد:" توجيه آنها اين است كه شما خرج يك خانواده را كه نمي دهيد تنها خرج خودتان است همين پول هم كافي تان است. در صورتي است كه آنها مي دانند حداقل 10 نفر از زناني كه اينجا كار مي كنند مجبور هستند خرج يك خانواده را بدهند يكي شوهرش معتاد است ديگري شوهرش مرده آن يكي از شوهرش طلاق گرفته است."مي خواهم سئوال هاي بيشتري بپرسم مريم ساعت را مي پرسد انگار ديرش شده است:" امروز كه هنوز پولي گيرم نيامده . زودتر بروم براي يك كار ديگر."
parmidas56- همکار انجمن
- Registration date : 2009-01-19
تعداد پستها : 2426
محل سكونت : nurs
مدل گوشي : 206
امتیاز : 4939
مواضيع مماثلة
» 50 روش براي مردم آزاري
» ایرانی ها وسواسی ترین مردم جهان
» رسم و رسوم مردم اردبیل برای ازدواج
» چرا مردم نسبت به گذشته قد بلند تر می شوند؟
» عجایب وغرایب از روابط جنسی مردم جهان
» ایرانی ها وسواسی ترین مردم جهان
» رسم و رسوم مردم اردبیل برای ازدواج
» چرا مردم نسبت به گذشته قد بلند تر می شوند؟
» عجایب وغرایب از روابط جنسی مردم جهان
انجمن های سایت دوان :: انجمن گوناگون :: اخبار :: داخل ايران
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد