موضوع مطلب: بابا شاه يا ....... ؟!!! ( قهوه تلخ )
صفحه 1 از 1
موضوع مطلب: بابا شاه يا ....... ؟!!! ( قهوه تلخ )
به گزارش خبرآنلاين، «هادي كاظمي» بازيگر نقش «باباشاه» در قهوه تلخ كار هنري خود را از 16، 15 سالگي در «كانون حر» شروع كرد و از همان سالهال روي صحنه رفت. بعدها وارد دانشگاه شد و در رشته بازيگري تحصيلاتش را ادامه داد، دورهاي كه خودش معتقد است كه هيچ كمكي به او و پيشرفتش در بازيگري نكرده است: «من در دانشگاه هيچ چيز ياد نگرفتم اما يك استادي داشتم به اسم آقاي دامود كه خيلي چيزها به من ياد داد ولي متاسفانه وقتي وارد دانشگاه شدم حس اينكه چيزي در آنجا ياد گرفتم را نداشتمم. دانشگاه بيشتر براي من محيطي بود براي ارتباط بيشتر، همين».
او از سال 75 وارد تلويزيون شد اما با بازي در نقش «دوبرره» در سريال «پاورچين» براي عامه مردم شناخته شد. او از همان كار به نوعي تبديل به يكي از اعضاي ثابت گروه مديري شد و تقريبا در همه كارهاي بعد از «پاورچين» مديري حضور داشت. در اين مدت در تله فيلمها و سريالهاي ديگري هم بازي كرده كه از كارهاي اخيرش ميتوان به سريال «در چشم باد» در نقش عباس رسپشن هتل اشاره كرد. او در «قهوه تلخ» در نقش باباشاه حسابي توي چشم آمده است. آنچه ميخوانيد گزيدهاي از مصاحبهايست كه همشهري جوان در شماره 282 خود آن را منتشر كرده است.
باباشاه از ابتدا همين طور طراحي شده بود يا اينكه هنگام كار و سر صحنه شكل گرفت؟
من قبل از اين در «باغ مظفر» تجربه بازي در نقش شخصيت پيرمرد را داشتم كه پدر خان قلي خان بود. زماني كه باباشاه را به من پيشنهاد دادند گفتند كه اين شخصيت قرار است باباي جهانگيرشاه باشد كه خودش هم پير است؛ يعني اينجا هم بايد نقش پيرمرد ديگري را بازي ميكردم بنابراين مهران مديري گفت سعي كن همان شخصيتي كه در باغ مظفر بودي را بازي كني چون واقعا در آنجا ديده نشد.
قرار بود از ابتدا نقاش باشد يا اين موقع كار اضافه شد؟
نه اين از اول نوشته شده بود كه باباشاه نقاش و ملقب به جمال الملك است و كهنسال اما بقيه چيزها در كار پيش آمد. ما خودمان خيلي از پيشنهادها را به آقاي مديري ميداديم و بعضيها قبول ميشد و در نهايت اينكه همه چيز در جاي خودش قرار ميگرفت و آقاي مديري در اين قضيه خيلي كمك كرد. كمكهاي آقاي مديري خيلي جالب است اينكه عصارهاي از يك چيزي را ميدهد و ميگويد همين را بگير و برو و اين تويي كه بايد آن را پرورش بدهي.
يكي از ويِگيهاي باباشاه نحوه صحبت كردن اوست، اين لحن پيشنهاد خودتان بود؟
نحوه صحبت كردن باباشاه هم كار خودم بود.
گريم باباشاه خيلي سنگين است و چهرهتان اصلا مشخص نيست، از اين نميترسيديد كه شناخته نشويد؟
خودم معتقدم كه هنوز نبايد قيافهام را خرج كنم و فكر نميكنم تا حالا خيلي از مردم چهره واقعي مرا به جزء در دو سه كار ديده باشند، ضمن اينكه من مدتهاست كه ديگر بحث شهرت و اينها را گذاشتم كنار و علاقهاي به اين مسئله ندارم. من در سال 75 شهرت را تجربه كردم و ديدم كه چيزي خوبي نيست بنابراين در اينجا به اين چيزها فكر نميكردم كه ديده بشوم يا نه به همين خاطر از همان ابتدا از اين گريم استقبال كردم و خيلي هم آن را دوست دارم.
به اين نكته اشاره داشتي كه با مهران مديري درباره درآوردن نقش تعامل داري، واقعا مديري كه پشت صحنه اينقدر جدي و اخمو است به كسي اجازه نفس كشيدن ميدهد چه برسد به حرف زدن و تعامل كردن؟
به نظر من هر شخصيتي هم بايد جاذبه داشته باشد و هم دافعه و مجموع اين دو تا باعث ميشود رفتار يك انسان كامل باشد. ما خيليوقتها شوخي هم داريم اما به اين معني نيست كه دائم داريم ميخنديم و تو سر و كله هم ميزنيم چون خيليها فكر ميكنند پشت صحنه كارهاي كمدي فقط شوخي و خنده است اما برعكس خيلي جديتر از كارهاي ديگر است چون وقتي جديت نباشد شيريني كار درنميآيد ما اصلا لودگي نداريم.
خود مهران مديري از چه قسمتي وارد كار ميشود؟
از قسمت بيستم.
شنيديم همراه با مهران مديري شخصيت جديد ديگري هم وارد داستان ميشود كه نقش ان را هم شما بازي ميكنيد؟
بله و از قسمت 30 وارد داستان ميشود. آقاي مديري يك روز به من زنگ زد و گفت بيا لوكيشن و صحبت شد كه يك نقش ديگر را بازي كنيم. اين براي من خيلي سخت بود و بنابراين سعي كردم آن را منتفي كنم چون ميترسيدم نكند به شخصيت باباشاه لطمه بزند چون او يك آدم ديگر است كه از روسيه ميآيد و اتفاقات خودش را دارد و بيشتر كاركرد داستاني دارد اما آقاي مديري اصرار كرد و گفت ميتواني.
يعني باباشاه ميميرد و حذف ميشود از سريال؟
نه، ميميرد اما دوباره زنده ميشود. اصلا كارش همين است، هي ميميرد و زنده ميشود. مثل ماشين هلش ميدهند، روشن ميشود.
شخصيت باباشاه خيلي مورد توجه قرار گرفته، همين است كه در قسمت هشتم كه به سفر ميرود و نيست، تماشاگر نبودش را كاملا حس ميكند، حالا حضور اين شخصيت جديد باعث كمرنگ شدن او نميشود؟
قديميها مثال خوبي دارند، آنها ميگويند هنوز سير نشدي از غذا بكش كنار كه آن ولع و مزه غذا زير دندانت بماند. من خودم موافقم كه در نشان دادن باباشاه بايد خساست شود چون ممكن است در صورت حضور مداومش تكراري شود.
او از سال 75 وارد تلويزيون شد اما با بازي در نقش «دوبرره» در سريال «پاورچين» براي عامه مردم شناخته شد. او از همان كار به نوعي تبديل به يكي از اعضاي ثابت گروه مديري شد و تقريبا در همه كارهاي بعد از «پاورچين» مديري حضور داشت. در اين مدت در تله فيلمها و سريالهاي ديگري هم بازي كرده كه از كارهاي اخيرش ميتوان به سريال «در چشم باد» در نقش عباس رسپشن هتل اشاره كرد. او در «قهوه تلخ» در نقش باباشاه حسابي توي چشم آمده است. آنچه ميخوانيد گزيدهاي از مصاحبهايست كه همشهري جوان در شماره 282 خود آن را منتشر كرده است.
باباشاه از ابتدا همين طور طراحي شده بود يا اينكه هنگام كار و سر صحنه شكل گرفت؟
من قبل از اين در «باغ مظفر» تجربه بازي در نقش شخصيت پيرمرد را داشتم كه پدر خان قلي خان بود. زماني كه باباشاه را به من پيشنهاد دادند گفتند كه اين شخصيت قرار است باباي جهانگيرشاه باشد كه خودش هم پير است؛ يعني اينجا هم بايد نقش پيرمرد ديگري را بازي ميكردم بنابراين مهران مديري گفت سعي كن همان شخصيتي كه در باغ مظفر بودي را بازي كني چون واقعا در آنجا ديده نشد.
قرار بود از ابتدا نقاش باشد يا اين موقع كار اضافه شد؟
نه اين از اول نوشته شده بود كه باباشاه نقاش و ملقب به جمال الملك است و كهنسال اما بقيه چيزها در كار پيش آمد. ما خودمان خيلي از پيشنهادها را به آقاي مديري ميداديم و بعضيها قبول ميشد و در نهايت اينكه همه چيز در جاي خودش قرار ميگرفت و آقاي مديري در اين قضيه خيلي كمك كرد. كمكهاي آقاي مديري خيلي جالب است اينكه عصارهاي از يك چيزي را ميدهد و ميگويد همين را بگير و برو و اين تويي كه بايد آن را پرورش بدهي.
يكي از ويِگيهاي باباشاه نحوه صحبت كردن اوست، اين لحن پيشنهاد خودتان بود؟
نحوه صحبت كردن باباشاه هم كار خودم بود.
گريم باباشاه خيلي سنگين است و چهرهتان اصلا مشخص نيست، از اين نميترسيديد كه شناخته نشويد؟
خودم معتقدم كه هنوز نبايد قيافهام را خرج كنم و فكر نميكنم تا حالا خيلي از مردم چهره واقعي مرا به جزء در دو سه كار ديده باشند، ضمن اينكه من مدتهاست كه ديگر بحث شهرت و اينها را گذاشتم كنار و علاقهاي به اين مسئله ندارم. من در سال 75 شهرت را تجربه كردم و ديدم كه چيزي خوبي نيست بنابراين در اينجا به اين چيزها فكر نميكردم كه ديده بشوم يا نه به همين خاطر از همان ابتدا از اين گريم استقبال كردم و خيلي هم آن را دوست دارم.
به اين نكته اشاره داشتي كه با مهران مديري درباره درآوردن نقش تعامل داري، واقعا مديري كه پشت صحنه اينقدر جدي و اخمو است به كسي اجازه نفس كشيدن ميدهد چه برسد به حرف زدن و تعامل كردن؟
به نظر من هر شخصيتي هم بايد جاذبه داشته باشد و هم دافعه و مجموع اين دو تا باعث ميشود رفتار يك انسان كامل باشد. ما خيليوقتها شوخي هم داريم اما به اين معني نيست كه دائم داريم ميخنديم و تو سر و كله هم ميزنيم چون خيليها فكر ميكنند پشت صحنه كارهاي كمدي فقط شوخي و خنده است اما برعكس خيلي جديتر از كارهاي ديگر است چون وقتي جديت نباشد شيريني كار درنميآيد ما اصلا لودگي نداريم.
خود مهران مديري از چه قسمتي وارد كار ميشود؟
از قسمت بيستم.
شنيديم همراه با مهران مديري شخصيت جديد ديگري هم وارد داستان ميشود كه نقش ان را هم شما بازي ميكنيد؟
بله و از قسمت 30 وارد داستان ميشود. آقاي مديري يك روز به من زنگ زد و گفت بيا لوكيشن و صحبت شد كه يك نقش ديگر را بازي كنيم. اين براي من خيلي سخت بود و بنابراين سعي كردم آن را منتفي كنم چون ميترسيدم نكند به شخصيت باباشاه لطمه بزند چون او يك آدم ديگر است كه از روسيه ميآيد و اتفاقات خودش را دارد و بيشتر كاركرد داستاني دارد اما آقاي مديري اصرار كرد و گفت ميتواني.
يعني باباشاه ميميرد و حذف ميشود از سريال؟
نه، ميميرد اما دوباره زنده ميشود. اصلا كارش همين است، هي ميميرد و زنده ميشود. مثل ماشين هلش ميدهند، روشن ميشود.
شخصيت باباشاه خيلي مورد توجه قرار گرفته، همين است كه در قسمت هشتم كه به سفر ميرود و نيست، تماشاگر نبودش را كاملا حس ميكند، حالا حضور اين شخصيت جديد باعث كمرنگ شدن او نميشود؟
قديميها مثال خوبي دارند، آنها ميگويند هنوز سير نشدي از غذا بكش كنار كه آن ولع و مزه غذا زير دندانت بماند. من خودم موافقم كه در نشان دادن باباشاه بايد خساست شود چون ممكن است در صورت حضور مداومش تكراري شود.
علي- همکار انجمن
- Registration date : 2009-01-30
تعداد پستها : 2095
آدرس پستي : alikhorshidi2009@yahoo.com
مدل گوشي : N70
امتیاز : 4415
مواضيع مماثلة
» فال قهوه و راهنمای خواندن نشانه ها در ته فنجان قهوه
» مطلب طنزی در مورد کنکور
» با خواندن اين مطلب معلومات عمومي خود را افزايش دهيد...
» ملکه زیبایی از میان خانم های چاق در تایلند (مطلب قدیمی)
» «قهوه تلخ» آری؛ «قهوه تلخ» نه!
» مطلب طنزی در مورد کنکور
» با خواندن اين مطلب معلومات عمومي خود را افزايش دهيد...
» ملکه زیبایی از میان خانم های چاق در تایلند (مطلب قدیمی)
» «قهوه تلخ» آری؛ «قهوه تلخ» نه!
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد