«قهوه تلخ» آری؛ «قهوه تلخ» نه!
صفحه 1 از 1
«قهوه تلخ» آری؛ «قهوه تلخ» نه!
الف) چرا میتوانیم «قهوه تلخ» را دوست داشته باشیم؟
1) تازه 9 قسمت از مجموعه «قهوه تلخ» به بازار عرضه شده است. ولی تا همینجا هم میتوان گفت كه «قهوه تلخ»، حسابشدهترین و دقیقترین اثر مدیری به شمار میرود. میزانسنهای كارشده، شوخیهای ریز و شخصیتپردازی دقیق از مؤلفههای این مجموعه به شمار میروند. مدیری برخلاف بسیاری از كارگردانان طنز این مملكت كه از همان لحظات ابتدایی اثرشان سعی میكنند به هر قیمتی بینندگانشان را بخندانند (و این كار باعث میشود تا آن اثر در ادامه با تناقضات عجیبی از لحاظ روایت روبهرو شود)، بدون عجله شخصیتپردازی اثرش را تكمیل میكند و سپس به سراغ مرحله بعد میرود. به خصوص توجه به این كه «قهوه تلخ»، یك كمدی تاریخی پربازیگر هم هست، باعث میشود دلیل كندبودن ریتم قسمتهای اول كار را دریابیم. در پایان قسمت نهم این مجموعه، تمام شخصیتهایی كه تاكنون وارد كار شدهاند، دارای هویت مستقلاند و این دستاورد كمی نیست. جزئیاتی از این قبیل كه یكی از شخصیتها در هنگام چاپلوسی یادش میرود كه چه باید بگوید و دیگری همیشه با حالتی داییجان ناپلئونوار از نبردهای قدیمی و حتی آیندهاش سخن میگوید، در این سریال همانقدر حائز اهمیت هستند كه مثلا طراحی صحنه كار و خوشبختانه مدیری حواسش به همه جوانب كارش هست.
2) شاخكهای حسی مدیری همیشه خیلی زود نسبت به وقایع اطراف واكنش میدهند و بنابراین ساختههای او همیشه بهروز و زیركانه هستند. آخرین اثر او هم از این قاعده مستثنی نیست. داستان «قهوه تلخ» در سال 1201 هجری میگذرد. ولی به سادگی میتوان آن را اثری مرتبط با شرایط فعلی جامعه دانست. حتی میتوان پا را پیشتر هم گذاشت و برای برخی از حوادث داخل سریال مصادیق معاصر هم تراشید.
3) مدیری در مجموعههایش تا این حد به كارگردانیاش توجه نكرده بود. نتیجه این شده كه سطح كارگردانی «قهوه تلخ» یك پله بالاتر از ساختههای قبلی خود مدیری قرار میگیرد. فقط یك كارگردان خوب میفهمد كه در سكانس زلزله، با قرار دادن دوربین در گوشه كاخ و سپس یك كرین رو به بالا، چگونه میتواند بار مخوف بودن صحنه و حس مقهور بودن این آدمها در برابر وقایع اطرافشان را افزایش دهد یا مثلا در صحنهای كه نیما بهعنوان مستشارالملك انتخاب میشود و بعد در یك اقدام ظاهرا بخششناپذیر، صورت شاه را میبوسد، یك نمای های انگل ساده تا چه حد میتواند به بار كمیك صحنه بیفزاید یا در صحنه بازگشت پادشاه از سفر فرنگ و آوردن كاترین از روسیه، نورپردازی هوشمندانهای كه باعث میشود چهره شاه بر خلاف اطرافیانش بهطور مبهم و در تاریكی دیده شود، چگونه حس مرموز بودن شاه و اتفاقی كه از دیگران پنهان كرده است را در ما بهوجود میآورد. دوربین مدیری در این مجموعه عملا سیالتر از حالت عادی است. حركات مداوم دوربین از یك طرف عظمت و شكوه محیط را بیش از پیش به رخ تماشاگر میكشد و از سوی دیگر باعث میشود كه مدیری بتواند در هر نما جزئیات بیشتری را به بیننده عرضه كند.
ب) چرا میتوانیم «قهوه تلخ» را دوست نداشته باشیم؟
«قهوه تلخ» به آن اندازه كه انتظار میرود، نمیخنداند. این یك واقعیت است كه اكثر موافقان این مجموعه هم تا اینجای كار قبولش داشتهاند. اما اگر بخشی از این كم خنداندن سریال، با توجه بهدلیلی كه در قسمت ابتدایی مقاله به آن اشاره كردیم، قابل توجیه است اما بخشی از این مسئله به دو ضعف مهم مجموعه برمیگردد كه امیدواریم مدیری بهزودی بهدنبال رفع این مشكلات باشد. مدیری همیشه نشان داده كارگردانی است كه میتواند بیشترین پتانسیل طنز بازیگرانش را آزاد كند. بسیاری از بازیگران طنز این روزها، در كنار مدیری بود كه اوج تواناییشان را نشان دادند. از همه مهمتر این بود كه مدیری این درك را داشت كه در یك مجموعه طنز، قرار نیست همه بازیگران به یك اندازه تماشاگر را بخندانند. ولی «قهوه تلخ» از این نظر دچار مشكل است. به نظر میرسد مدیری در برخی مواقع بار طنز ماجرا را روی دوش بازیگران مناسبی قرار نداده است. به همین علت است كه برخی از كنشهای بازیگران، از جمله محاورهای حرف زدن الیكا عبدالرزاقی، شعر خواندن سحر زكریا، گریه كردن فلامك جنیدی و حتی توی دوربین نگاه كردن سیامك انصاری، بیشتر از این كه خندهدار جلوه كنند، حال ما را بد میكنند و روی اعصاب تماشاگر راه میروند.
1) تازه 9 قسمت از مجموعه «قهوه تلخ» به بازار عرضه شده است. ولی تا همینجا هم میتوان گفت كه «قهوه تلخ»، حسابشدهترین و دقیقترین اثر مدیری به شمار میرود. میزانسنهای كارشده، شوخیهای ریز و شخصیتپردازی دقیق از مؤلفههای این مجموعه به شمار میروند. مدیری برخلاف بسیاری از كارگردانان طنز این مملكت كه از همان لحظات ابتدایی اثرشان سعی میكنند به هر قیمتی بینندگانشان را بخندانند (و این كار باعث میشود تا آن اثر در ادامه با تناقضات عجیبی از لحاظ روایت روبهرو شود)، بدون عجله شخصیتپردازی اثرش را تكمیل میكند و سپس به سراغ مرحله بعد میرود. به خصوص توجه به این كه «قهوه تلخ»، یك كمدی تاریخی پربازیگر هم هست، باعث میشود دلیل كندبودن ریتم قسمتهای اول كار را دریابیم. در پایان قسمت نهم این مجموعه، تمام شخصیتهایی كه تاكنون وارد كار شدهاند، دارای هویت مستقلاند و این دستاورد كمی نیست. جزئیاتی از این قبیل كه یكی از شخصیتها در هنگام چاپلوسی یادش میرود كه چه باید بگوید و دیگری همیشه با حالتی داییجان ناپلئونوار از نبردهای قدیمی و حتی آیندهاش سخن میگوید، در این سریال همانقدر حائز اهمیت هستند كه مثلا طراحی صحنه كار و خوشبختانه مدیری حواسش به همه جوانب كارش هست.
2) شاخكهای حسی مدیری همیشه خیلی زود نسبت به وقایع اطراف واكنش میدهند و بنابراین ساختههای او همیشه بهروز و زیركانه هستند. آخرین اثر او هم از این قاعده مستثنی نیست. داستان «قهوه تلخ» در سال 1201 هجری میگذرد. ولی به سادگی میتوان آن را اثری مرتبط با شرایط فعلی جامعه دانست. حتی میتوان پا را پیشتر هم گذاشت و برای برخی از حوادث داخل سریال مصادیق معاصر هم تراشید.
3) مدیری در مجموعههایش تا این حد به كارگردانیاش توجه نكرده بود. نتیجه این شده كه سطح كارگردانی «قهوه تلخ» یك پله بالاتر از ساختههای قبلی خود مدیری قرار میگیرد. فقط یك كارگردان خوب میفهمد كه در سكانس زلزله، با قرار دادن دوربین در گوشه كاخ و سپس یك كرین رو به بالا، چگونه میتواند بار مخوف بودن صحنه و حس مقهور بودن این آدمها در برابر وقایع اطرافشان را افزایش دهد یا مثلا در صحنهای كه نیما بهعنوان مستشارالملك انتخاب میشود و بعد در یك اقدام ظاهرا بخششناپذیر، صورت شاه را میبوسد، یك نمای های انگل ساده تا چه حد میتواند به بار كمیك صحنه بیفزاید یا در صحنه بازگشت پادشاه از سفر فرنگ و آوردن كاترین از روسیه، نورپردازی هوشمندانهای كه باعث میشود چهره شاه بر خلاف اطرافیانش بهطور مبهم و در تاریكی دیده شود، چگونه حس مرموز بودن شاه و اتفاقی كه از دیگران پنهان كرده است را در ما بهوجود میآورد. دوربین مدیری در این مجموعه عملا سیالتر از حالت عادی است. حركات مداوم دوربین از یك طرف عظمت و شكوه محیط را بیش از پیش به رخ تماشاگر میكشد و از سوی دیگر باعث میشود كه مدیری بتواند در هر نما جزئیات بیشتری را به بیننده عرضه كند.
ب) چرا میتوانیم «قهوه تلخ» را دوست نداشته باشیم؟
«قهوه تلخ» به آن اندازه كه انتظار میرود، نمیخنداند. این یك واقعیت است كه اكثر موافقان این مجموعه هم تا اینجای كار قبولش داشتهاند. اما اگر بخشی از این كم خنداندن سریال، با توجه بهدلیلی كه در قسمت ابتدایی مقاله به آن اشاره كردیم، قابل توجیه است اما بخشی از این مسئله به دو ضعف مهم مجموعه برمیگردد كه امیدواریم مدیری بهزودی بهدنبال رفع این مشكلات باشد. مدیری همیشه نشان داده كارگردانی است كه میتواند بیشترین پتانسیل طنز بازیگرانش را آزاد كند. بسیاری از بازیگران طنز این روزها، در كنار مدیری بود كه اوج تواناییشان را نشان دادند. از همه مهمتر این بود كه مدیری این درك را داشت كه در یك مجموعه طنز، قرار نیست همه بازیگران به یك اندازه تماشاگر را بخندانند. ولی «قهوه تلخ» از این نظر دچار مشكل است. به نظر میرسد مدیری در برخی مواقع بار طنز ماجرا را روی دوش بازیگران مناسبی قرار نداده است. به همین علت است كه برخی از كنشهای بازیگران، از جمله محاورهای حرف زدن الیكا عبدالرزاقی، شعر خواندن سحر زكریا، گریه كردن فلامك جنیدی و حتی توی دوربین نگاه كردن سیامك انصاری، بیشتر از این كه خندهدار جلوه كنند، حال ما را بد میكنند و روی اعصاب تماشاگر راه میروند.
علي- همکار انجمن
- Registration date : 2009-01-30
تعداد پستها : 2095
آدرس پستي : alikhorshidi2009@yahoo.com
مدل گوشي : N70
امتیاز : 4415
مواضيع مماثلة
» فال قهوه و راهنمای خواندن نشانه ها در ته فنجان قهوه
» موضوع مطلب: بابا شاه يا ....... ؟!!! ( قهوه تلخ )
» با من یک قهوه میخوری؟
» کنایه مهران مدیری به صداوسیما در قهوه تلخ!
» 10 نكته ي خواندني درباره “قهوه تلخ” مديري توسط خبرنامه دانشجويان ايران
» موضوع مطلب: بابا شاه يا ....... ؟!!! ( قهوه تلخ )
» با من یک قهوه میخوری؟
» کنایه مهران مدیری به صداوسیما در قهوه تلخ!
» 10 نكته ي خواندني درباره “قهوه تلخ” مديري توسط خبرنامه دانشجويان ايران
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد