كودك سه ساله قرباني هوس مادر
2 مشترك
صفحه 1 از 1
كودك سه ساله قرباني هوس مادر
پيرمردي 68 ساله با در آغوش گرفتن نوه اش در حالي كه روي زمين زانو زده بود و از ته دل اشك مي ريخت رو به دخترش كرد و گفت: «آه اين طفل بي گناه دامن تو را مي گيرد؛ الهي كه از زندگي خير نبيني، من از اين لحظه اعلام مي كنم دختري به نام فائزه ندارم.»
پدر بزرگ دل شكسته با چشماني اشك بار گفت: «فائزه ۵ سال قبل با پسر يكي از آشنايان ازدواج كرد و زندگي خوبي داشت اما دوستي او با زني باعث شد تا شرم و حيا را كنار بگذارد و پس از مدت كوتاهي از طريق آن زن بي سر و پا با مردي عياش و هوسران رابطه پنهاني برقرار كند، دامادم به محض اطلاع از اين موضوع طلاق دخترم را داد و او با يك بچه به خانه ام برگشت، فائزه با اين اشتباه بزرگ مرا جلوي دوست و آشنا سرافكنده كرد و ديگر رو نداشتم از خانه بيرون بيايم، متاسفانه دخترم به دوستي خود با آن زن ادامه داد و ما سر اين مسئله با او جر و بحث داشتيم تا اين كه حدود ۲ ماه قبل فائزه همراه پسر كوچولويش از خانه فرار كرد، من و مادرش از اين بابت خيلي نگران بوديم و شب و روز در انتظارخبري ناگوار به سر مي برديم تا اين كه از طريق زن همسايه متوجه شدم دخترم در آخرين تماس تلفني اش نشاني منزلي در مشهد را داده است.»
من هم با عجله از شهر خودمان، راهي مشهد شده و پرسان پرسان آدرس موردنظر را پيدا كردم اما وقتي ديدم مردي جوان جلوي آن خانه مثل جلادي بي رحم با كمربند به جان نوه سه و نيم ساله ام افتاده است و او را كتك مي زند دلم آتش گرفت و قلبم داشت از كار مي افتاد، با ديدن اين صحنه ديگر نتوانستم خودم را كنترل كنم و با تمام نيرويي كه در بدن داشتم به طرف آن مرد حمله كردم تا كودك بي گناه را از دستش نجات بدهم، ولي مرد جوان به اتفاق دخترم مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند، ما موضوع را به پليس ۱۱۰ اطلاع داديم و ماموران فائزه و آن مرد جوان را دستگير كردند.
زن ۲۲ ساله در اين باره اظهار داشت: «پس از گندي كه به زندگي و آبرويم زدم احساس سرشكستگي و نااميدي مي كردم و از كرده خود پشيمان شده بودم تا اين كه تصميم گرفتم از خانه فرار كنم و همراه فرزندم بدون اطلاع خانواده به مشهد آمدم، من جايي نداشتم بروم و در خيابان پرسه مي زدم كه با جواني افغاني آشنا شدم، او مرا به خانه اش برد و زماني كه فهميد فراري هستم با هم به طور موقت ازدواج كرديم، اين مرد جوان نسبت به من خيلي محبت مي كرد اما مي گفت بچه ات سربار زندگي مان خواهد شد و سر كوچك ترين مسئله اي به جان بچه ام مي افتاد و بدنش را كبود مي كرد، افسوس كه عشق به او كورم كرده بود و نمي ديدم چه بلايي به سر فرزندم مي آورد.»
فائزه در پايان گفت: «از تمام زنان جوان خواهش مي كنم در انتخاب دوست و همنشين دقت كنند و مراقب باشند چون من از دوستي با فردي ناباب به اين همه بدبختي و فلاكت افتادم.»
پدر بزرگ دل شكسته با چشماني اشك بار گفت: «فائزه ۵ سال قبل با پسر يكي از آشنايان ازدواج كرد و زندگي خوبي داشت اما دوستي او با زني باعث شد تا شرم و حيا را كنار بگذارد و پس از مدت كوتاهي از طريق آن زن بي سر و پا با مردي عياش و هوسران رابطه پنهاني برقرار كند، دامادم به محض اطلاع از اين موضوع طلاق دخترم را داد و او با يك بچه به خانه ام برگشت، فائزه با اين اشتباه بزرگ مرا جلوي دوست و آشنا سرافكنده كرد و ديگر رو نداشتم از خانه بيرون بيايم، متاسفانه دخترم به دوستي خود با آن زن ادامه داد و ما سر اين مسئله با او جر و بحث داشتيم تا اين كه حدود ۲ ماه قبل فائزه همراه پسر كوچولويش از خانه فرار كرد، من و مادرش از اين بابت خيلي نگران بوديم و شب و روز در انتظارخبري ناگوار به سر مي برديم تا اين كه از طريق زن همسايه متوجه شدم دخترم در آخرين تماس تلفني اش نشاني منزلي در مشهد را داده است.»
من هم با عجله از شهر خودمان، راهي مشهد شده و پرسان پرسان آدرس موردنظر را پيدا كردم اما وقتي ديدم مردي جوان جلوي آن خانه مثل جلادي بي رحم با كمربند به جان نوه سه و نيم ساله ام افتاده است و او را كتك مي زند دلم آتش گرفت و قلبم داشت از كار مي افتاد، با ديدن اين صحنه ديگر نتوانستم خودم را كنترل كنم و با تمام نيرويي كه در بدن داشتم به طرف آن مرد حمله كردم تا كودك بي گناه را از دستش نجات بدهم، ولي مرد جوان به اتفاق دخترم مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند، ما موضوع را به پليس ۱۱۰ اطلاع داديم و ماموران فائزه و آن مرد جوان را دستگير كردند.
زن ۲۲ ساله در اين باره اظهار داشت: «پس از گندي كه به زندگي و آبرويم زدم احساس سرشكستگي و نااميدي مي كردم و از كرده خود پشيمان شده بودم تا اين كه تصميم گرفتم از خانه فرار كنم و همراه فرزندم بدون اطلاع خانواده به مشهد آمدم، من جايي نداشتم بروم و در خيابان پرسه مي زدم كه با جواني افغاني آشنا شدم، او مرا به خانه اش برد و زماني كه فهميد فراري هستم با هم به طور موقت ازدواج كرديم، اين مرد جوان نسبت به من خيلي محبت مي كرد اما مي گفت بچه ات سربار زندگي مان خواهد شد و سر كوچك ترين مسئله اي به جان بچه ام مي افتاد و بدنش را كبود مي كرد، افسوس كه عشق به او كورم كرده بود و نمي ديدم چه بلايي به سر فرزندم مي آورد.»
فائزه در پايان گفت: «از تمام زنان جوان خواهش مي كنم در انتخاب دوست و همنشين دقت كنند و مراقب باشند چون من از دوستي با فردي ناباب به اين همه بدبختي و فلاكت افتادم.»
علي- همکار انجمن
- Registration date : 2009-01-30
تعداد پستها : 2095
آدرس پستي : alikhorshidi2009@yahoo.com
مدل گوشي : N70
امتیاز : 4415
مواضيع مماثلة
» ازدواج كودك 8 ساله با مرد57 ساله عربستاني
» كالسكه ای جالب برای مادر و كودك
» مادر 45 ساله ،قربانی امیال شیطانی جوان هوسباز
» نوزاد قرباني بازي مادرش در فيس بوك شد!
» بيكاري و مستي پسر، عامل قتل مادر
» كالسكه ای جالب برای مادر و كودك
» مادر 45 ساله ،قربانی امیال شیطانی جوان هوسباز
» نوزاد قرباني بازي مادرش در فيس بوك شد!
» بيكاري و مستي پسر، عامل قتل مادر
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد