13سال انتظاربرای رسیدگی به پرونده قتل کارگررستوران
صفحه 1 از 1
13سال انتظاربرای رسیدگی به پرونده قتل کارگررستوران
13 سال انتظار براي رسيدگي به پرونده قتل كارگر رستوران
تصميم گيري در مورد نزاع خونين دو كارگر رستوران كه به قتل يكي از آنها منجر شده بود پس از گذشت 13 سال از وقوع حادثه باز هم به وقت ديگري موكول شد.
به گزارش خبرنگار ما يكي از روزهاي تابستان سال 75 ماموران پليس آگاهي تهران كه از وقوع يك نزاع منجر به قتل در يكي از رستوران هاي مركز شهر مطلع شده بودند، خود را به آنجا رساندند و با جسد جواني به نام رضا روبه رو شدند. مقتول در اثر اصابت چاقو به شكمش دچار خونريزي شديدي شده و در دم جان باخته بود. با پرس وجو از شاهدان فاش شد جواني به نام صفر كه در همان رستوران كار مي كرد در درگيري با رضا او را كشته و از آنجا گريخته است. كارآگاهان در بررسي علت وقوع اين جنايت دريافتند چند روز قبل رضا با يكي ديگر از كارگران رستوران به نام حميد درگير شده بود و روز حادثه صفر به هواخواهي از دوستش به نزاع با رضا پرداخته و اين جنايت را رقم زده است. اطلاعات به دست آمده درباره قاتل حاكي از آن بود كه وي حدود يك سال و نيم در اين رستوران كار كرده و اهل يكي از شهرستان هاي غربي كشور است. در اين بين هيچ كس از خانواده مقتول اطلاعي نداشت.
در چنين شرايطي اكيپي از ماموران كه احتمال مي دادند صفر به زادگاهش گريخته است براي دستگيري او به آنجا رفتند اما پي بردند وي در كشور عراق به سر مي برد. وضعيت آشفته عراق مانعي براي دستگيري عامل جنايت در رستوران بود و اين پرونده را تا مدت ها به پرونده يي راكد تبديل كرد تا اينكه پس از هشت سال كارآگاهان به اطلاعاتي دست يافتند كه نشان مي داد صفر به ايران بازگشته است.
به اين ترتيب با فاش شدن مخفيگاه صفر وي در عملياتي ضربتي بازداشت و به تهران منتقل شد. متهم هنگامي كه تحت بازجويي قرار گرفت اتهام قتل رضا را پذيرفت و گفت در حمايت از دوستش اين جنايت را انجام داده است.
روند رسيدگي به اين پرونده به علت كش و قوس هاي اداري و قانوني مدت ها طول كشيد تا اينكه صبح ديروز صفر به مجتمع قضايي بعثت منتقل شد و مورد محاكمه قرار گرفت.
در ابتداي اين جلسه كه در شعبه 1156 به رياست قاضي محمدرضا گيوكي برگزار شد در حالي كه هيچ يك از اولياي دم مقتول در دادگاه حضور نداشتند پس از تفهيم اتهام به متهم وي به دفاع از خود پرداخت. صفر گفت؛ اين قتل ناخواسته اتفاق افتاده و من نقشه يي براي كشتن رضا نداشتم.
من، رضا و حميد مدت ها بود كه در رستوران كار مي كرديم و مشكلي با هم نداشتيم. چند روز قبل از اين ماجرا حميد كه آن زمان نوجواني 16ساله بود نزد من آمد و گفت رضا او را اذيت مي كند.
من از شنيدن اين حرف بسيار ناراحت و عصباني شدم، سراغ رضا رفتم و از او خواستم كاري به حميد نداشته باشد. اما او با من درگير شد. ما چند مشت به هم زديم و در ادامه درگيري رضا يك كارد از جيبش بيرون كشيد و به من حمله كرد. من هم كارد را از او گرفتم و به شكمش زدم. پس از آن در حالي كه به شدت ترسيده بودم، فرار كردم. در اين هنگام قاضي از متهم پرسيد حميد اظهارات تو را رد كرده و گفته هيچ اختلافي با رضا نداشته است. صفر پاسخ داد؛ من به خاطر او اين كار را كردم و در هر صورت قتل را به گردن مي گيرم.سپس وكيل مدافع صفر به دفاع از موكلش پرداخت و گفت؛ محاكمه صفر بنا به درخواست دادستان صورت مي گيرد و براي موكلم درخواست صدور حكم قصاص شده است. اين درخواست در حالي مطرح شده كه هيچ تلاشي براي شناسايي اولياي دم صورت نگرفته است و اين احتمال وجود دارد كه اولياي دم تمايلي به خونخواهي فرزندشان نداشته باشند يا با دريافت ديه اعلام رضايت كنند. 13 سال از اين ماجرا گذشته و اقدامات تحقيقي مناسبي در اين زمينه انجام نشده و شايسته است دادگاه بيش از هر تصميمي حداقل براي ايجاد قناعت وجداني اقدامات لازم را براي شناسايي اولياي دم مقتول انجام دهد.
به دنبال اين اظهارات، قاضي گيوكي با بررسي اسناد موجود در پرونده اعتراض وكيل متهم را وارد دانست و تصميم گيري درباره اين پرونده را به بعد از انجام استعلام براي شناسايي خانواده مقتول موكول كرد.
تصميم گيري در مورد نزاع خونين دو كارگر رستوران كه به قتل يكي از آنها منجر شده بود پس از گذشت 13 سال از وقوع حادثه باز هم به وقت ديگري موكول شد.
به گزارش خبرنگار ما يكي از روزهاي تابستان سال 75 ماموران پليس آگاهي تهران كه از وقوع يك نزاع منجر به قتل در يكي از رستوران هاي مركز شهر مطلع شده بودند، خود را به آنجا رساندند و با جسد جواني به نام رضا روبه رو شدند. مقتول در اثر اصابت چاقو به شكمش دچار خونريزي شديدي شده و در دم جان باخته بود. با پرس وجو از شاهدان فاش شد جواني به نام صفر كه در همان رستوران كار مي كرد در درگيري با رضا او را كشته و از آنجا گريخته است. كارآگاهان در بررسي علت وقوع اين جنايت دريافتند چند روز قبل رضا با يكي ديگر از كارگران رستوران به نام حميد درگير شده بود و روز حادثه صفر به هواخواهي از دوستش به نزاع با رضا پرداخته و اين جنايت را رقم زده است. اطلاعات به دست آمده درباره قاتل حاكي از آن بود كه وي حدود يك سال و نيم در اين رستوران كار كرده و اهل يكي از شهرستان هاي غربي كشور است. در اين بين هيچ كس از خانواده مقتول اطلاعي نداشت.
در چنين شرايطي اكيپي از ماموران كه احتمال مي دادند صفر به زادگاهش گريخته است براي دستگيري او به آنجا رفتند اما پي بردند وي در كشور عراق به سر مي برد. وضعيت آشفته عراق مانعي براي دستگيري عامل جنايت در رستوران بود و اين پرونده را تا مدت ها به پرونده يي راكد تبديل كرد تا اينكه پس از هشت سال كارآگاهان به اطلاعاتي دست يافتند كه نشان مي داد صفر به ايران بازگشته است.
به اين ترتيب با فاش شدن مخفيگاه صفر وي در عملياتي ضربتي بازداشت و به تهران منتقل شد. متهم هنگامي كه تحت بازجويي قرار گرفت اتهام قتل رضا را پذيرفت و گفت در حمايت از دوستش اين جنايت را انجام داده است.
روند رسيدگي به اين پرونده به علت كش و قوس هاي اداري و قانوني مدت ها طول كشيد تا اينكه صبح ديروز صفر به مجتمع قضايي بعثت منتقل شد و مورد محاكمه قرار گرفت.
در ابتداي اين جلسه كه در شعبه 1156 به رياست قاضي محمدرضا گيوكي برگزار شد در حالي كه هيچ يك از اولياي دم مقتول در دادگاه حضور نداشتند پس از تفهيم اتهام به متهم وي به دفاع از خود پرداخت. صفر گفت؛ اين قتل ناخواسته اتفاق افتاده و من نقشه يي براي كشتن رضا نداشتم.
من، رضا و حميد مدت ها بود كه در رستوران كار مي كرديم و مشكلي با هم نداشتيم. چند روز قبل از اين ماجرا حميد كه آن زمان نوجواني 16ساله بود نزد من آمد و گفت رضا او را اذيت مي كند.
من از شنيدن اين حرف بسيار ناراحت و عصباني شدم، سراغ رضا رفتم و از او خواستم كاري به حميد نداشته باشد. اما او با من درگير شد. ما چند مشت به هم زديم و در ادامه درگيري رضا يك كارد از جيبش بيرون كشيد و به من حمله كرد. من هم كارد را از او گرفتم و به شكمش زدم. پس از آن در حالي كه به شدت ترسيده بودم، فرار كردم. در اين هنگام قاضي از متهم پرسيد حميد اظهارات تو را رد كرده و گفته هيچ اختلافي با رضا نداشته است. صفر پاسخ داد؛ من به خاطر او اين كار را كردم و در هر صورت قتل را به گردن مي گيرم.سپس وكيل مدافع صفر به دفاع از موكلش پرداخت و گفت؛ محاكمه صفر بنا به درخواست دادستان صورت مي گيرد و براي موكلم درخواست صدور حكم قصاص شده است. اين درخواست در حالي مطرح شده كه هيچ تلاشي براي شناسايي اولياي دم صورت نگرفته است و اين احتمال وجود دارد كه اولياي دم تمايلي به خونخواهي فرزندشان نداشته باشند يا با دريافت ديه اعلام رضايت كنند. 13 سال از اين ماجرا گذشته و اقدامات تحقيقي مناسبي در اين زمينه انجام نشده و شايسته است دادگاه بيش از هر تصميمي حداقل براي ايجاد قناعت وجداني اقدامات لازم را براي شناسايي اولياي دم مقتول انجام دهد.
به دنبال اين اظهارات، قاضي گيوكي با بررسي اسناد موجود در پرونده اعتراض وكيل متهم را وارد دانست و تصميم گيري درباره اين پرونده را به بعد از انجام استعلام براي شناسايي خانواده مقتول موكول كرد.
parmidas56- همکار انجمن
- Registration date : 2009-01-19
تعداد پستها : 2426
محل سكونت : nurs
مدل گوشي : 206
امتیاز : 4939
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد