طنز هفته: سرطان ***
صفحه 1 از 1
طنز هفته: سرطان ***
وبلاگ هالو -چندی پیش در روزنامه ها ، طی بخشنامه ای اعلام شده بود که پزشکان می بایست از این به بعد به جای کلمه ی «سرطان پستان» از عنوان «سرطان سینه» استفاده نمایند . پزشک محترمی نیز طی مقاله ای در همان روزنامه معترض شده بود که در علم آناتومی ، «پستان» و «سینه» دو مقوله ی جدا از هم هستند . سینه قسمتی از بدن است که ریه و قلب زیر آن قرار دارد و پستان روی آن . بنابر این نمی توان به جای «پستان» گفت «سینه» و در نهایت هم به ریش مبتکر این واژه گزینی خندیده بود .
یادم نیست این بخشنامه را وزارت بهداری صادر کرده یا پیشنهاد فرهنگستان زبان بود . کاری هم به این نداریم که آن آقای دکتر تا چه حد راست می گفت یا نه ، ولی این را می دانم که این مقوله سر دراز دارد و ابعاد آن خیلی گسترده تر از این حرف هاست .
مثلا معلوم نیست تکلیف واژه های دیگری که ترکیب مشترک دارند چیست . می پرسید یعنی چه ؟ حالا توضیح می دهم :
از این به بعد به «پستانک» چه باید گفت ؟ «سینه اََک»؟ یا واژه ی دیگری پیشنهاد می شود . یا لغاتی که مشابه و نزدیک به آن هستند ، مثل «پیستون» یا «پسته». چون اگر معتقد باشیم که «ان» آخر پستان ، «ان» تثنیه است ، بنابر این پسته که مفرد آن است را چه باید نامید ؟
از پسته بگذریم ، ما جزو داروهای گیاهی ، گیاهی داریم به نام «سه پستان» که معمولا ً با عناب تجویز و مصرف می شود . آیا از این پس وقتی به عطاری می رویم ، باید سراغ «عناب سه سینه» را بگیریم ؟ اگر جناب عطار در جریان این بخشنامه نباشد تکلیف چیست ؟
از آن بالاتر ، تکلیف گروه پستانداران در علم جانور شناسی چه می شود ؟ آیا «سینه داران» جایگزین مناسبی است یا «شیردان داران» را باید پیشنهاد کرد؟ مثلا ً تصور کنید گوساله که از اول خلقتش تا حالا برای خوردن شیر مادر به سراغ پستان گاو در بین پاهای عقب رفته ، حال باید به سراغ سینه ی گاو در بین پاهای جلو برود . تازه چی گیرش می آید که بخورد؟
بعد می رسیم به لغات هم عرض ، مثلاً در صنعت ما واشری داریم به نام «ممه یی» که به سر شیلنگ یا لوله وصل می شود . آیا ممه یی نیز ممنوع است یا اشکالی ندارد ؟
از همه ی این ها که بگذریم ، تاثیر چنین بخشنامه ای در ادبیات بسیار مشکل آفرین است . تصور کنید دیوان تمام شاعران باید بازخوانی و باز نویسی شود .
مثلا ً باید بگوییم :
گویند مرا چو زاد مادر / سینه به دهان گرفتن آموخت
به همین ترتیب بسیاری از اشعار فورکلور باید اصلاح شود . از جمله باید خواند :
اتل متل توتوله
گاو حسن چه جوره
نه شیر داره نه سینه
شیرشو بردن به گینه
حالا اگر در هندوستان قحطی شیر هم شد که شد .
هکذا ضرب المثلهای زیادی که باید اصلاح شوند که فعلاً با آن ها کاری نداریم .
اما مشکل بعدی ، بعد از اصلاح شعر شعرا ، در نسل بعدی ظاهر می شود . یعنی جوان های نسل آینده که بچه های کنونی ما باشند ، وقتی به واژه ی تبدیلی اصلاح شده (یعنی سینه) بر می خورند نمی دانند واقعا منظور شاعر همان سینه است یا این سینه قبلا پستان بوده است . مثلاً وقتی شاعر می گوید :
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
یا می گوید :
خدایا سینه ای ده آتش افروز
واقعاً منظور اولیه ی شاعر همان سینه بوده است یا چیز دیگری .
همچنین واژه هایی مثل : سینه ریز ، سینه خیز رفتن، سینه سپر کردن ، سینه چاک و قس علی هذا. _ قس علی هذایش این است که اگر در رستوران گارسون پرسید : ران مرغ می خورید یا سینه ی مرغ ؟ معلوم نیست حرف بدی دارد می زند یا بیچاره منظوری ندارد .
توجه دارید که در چنین شرایطی آدم به همه چیز شک می کند . مثلاً وقتی مترجمی «انشراح صدر» را «فراخی سینه» ترجمه کرده است ، معلوم نیست این بخشنامه دست و پای او را در ترجمه بسته یا این که واقعاً فراخی این سینه ، فراخی سینه بوده است نه فراخی ... .
ملاحظه می فرمایید یک سرطان پسـ... ببخشید ، سرطان سینه ی ناقابل ، چه الم شنگه ها ممکن است به دنبال داشته باشد ؟
یادم نیست این بخشنامه را وزارت بهداری صادر کرده یا پیشنهاد فرهنگستان زبان بود . کاری هم به این نداریم که آن آقای دکتر تا چه حد راست می گفت یا نه ، ولی این را می دانم که این مقوله سر دراز دارد و ابعاد آن خیلی گسترده تر از این حرف هاست .
مثلا معلوم نیست تکلیف واژه های دیگری که ترکیب مشترک دارند چیست . می پرسید یعنی چه ؟ حالا توضیح می دهم :
از این به بعد به «پستانک» چه باید گفت ؟ «سینه اََک»؟ یا واژه ی دیگری پیشنهاد می شود . یا لغاتی که مشابه و نزدیک به آن هستند ، مثل «پیستون» یا «پسته». چون اگر معتقد باشیم که «ان» آخر پستان ، «ان» تثنیه است ، بنابر این پسته که مفرد آن است را چه باید نامید ؟
از پسته بگذریم ، ما جزو داروهای گیاهی ، گیاهی داریم به نام «سه پستان» که معمولا ً با عناب تجویز و مصرف می شود . آیا از این پس وقتی به عطاری می رویم ، باید سراغ «عناب سه سینه» را بگیریم ؟ اگر جناب عطار در جریان این بخشنامه نباشد تکلیف چیست ؟
از آن بالاتر ، تکلیف گروه پستانداران در علم جانور شناسی چه می شود ؟ آیا «سینه داران» جایگزین مناسبی است یا «شیردان داران» را باید پیشنهاد کرد؟ مثلا ً تصور کنید گوساله که از اول خلقتش تا حالا برای خوردن شیر مادر به سراغ پستان گاو در بین پاهای عقب رفته ، حال باید به سراغ سینه ی گاو در بین پاهای جلو برود . تازه چی گیرش می آید که بخورد؟
بعد می رسیم به لغات هم عرض ، مثلاً در صنعت ما واشری داریم به نام «ممه یی» که به سر شیلنگ یا لوله وصل می شود . آیا ممه یی نیز ممنوع است یا اشکالی ندارد ؟
از همه ی این ها که بگذریم ، تاثیر چنین بخشنامه ای در ادبیات بسیار مشکل آفرین است . تصور کنید دیوان تمام شاعران باید بازخوانی و باز نویسی شود .
مثلا ً باید بگوییم :
گویند مرا چو زاد مادر / سینه به دهان گرفتن آموخت
به همین ترتیب بسیاری از اشعار فورکلور باید اصلاح شود . از جمله باید خواند :
اتل متل توتوله
گاو حسن چه جوره
نه شیر داره نه سینه
شیرشو بردن به گینه
حالا اگر در هندوستان قحطی شیر هم شد که شد .
هکذا ضرب المثلهای زیادی که باید اصلاح شوند که فعلاً با آن ها کاری نداریم .
اما مشکل بعدی ، بعد از اصلاح شعر شعرا ، در نسل بعدی ظاهر می شود . یعنی جوان های نسل آینده که بچه های کنونی ما باشند ، وقتی به واژه ی تبدیلی اصلاح شده (یعنی سینه) بر می خورند نمی دانند واقعا منظور شاعر همان سینه است یا این سینه قبلا پستان بوده است . مثلاً وقتی شاعر می گوید :
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
یا می گوید :
خدایا سینه ای ده آتش افروز
واقعاً منظور اولیه ی شاعر همان سینه بوده است یا چیز دیگری .
همچنین واژه هایی مثل : سینه ریز ، سینه خیز رفتن، سینه سپر کردن ، سینه چاک و قس علی هذا. _ قس علی هذایش این است که اگر در رستوران گارسون پرسید : ران مرغ می خورید یا سینه ی مرغ ؟ معلوم نیست حرف بدی دارد می زند یا بیچاره منظوری ندارد .
توجه دارید که در چنین شرایطی آدم به همه چیز شک می کند . مثلاً وقتی مترجمی «انشراح صدر» را «فراخی سینه» ترجمه کرده است ، معلوم نیست این بخشنامه دست و پای او را در ترجمه بسته یا این که واقعاً فراخی این سینه ، فراخی سینه بوده است نه فراخی ... .
ملاحظه می فرمایید یک سرطان پسـ... ببخشید ، سرطان سینه ی ناقابل ، چه الم شنگه ها ممکن است به دنبال داشته باشد ؟
علي- همکار انجمن
- Registration date : 2009-01-30
تعداد پستها : 2095
آدرس پستي : alikhorshidi2009@yahoo.com
مدل گوشي : N70
امتیاز : 4415
مواضيع مماثلة
» فال عطسه در ایام هفته
» 2ساعت ورزش در هفته از پوکی استخوان پیشگیری می کند
» سرطان پوست؟
» ضدتهوع ورم و سرطان
» سرطان ریه یا صنوبر؟!؟!
» 2ساعت ورزش در هفته از پوکی استخوان پیشگیری می کند
» سرطان پوست؟
» ضدتهوع ورم و سرطان
» سرطان ریه یا صنوبر؟!؟!
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد