گزارشی از پول و پله فوتبالیست های وطنی
صفحه 1 از 1
گزارشی از پول و پله فوتبالیست های وطنی
تعجب خبرنگاران چيني از فعاليت هاي اقتصادي علي دايي
دايي بپوشيد
علي دايي كه فعلاً عنوان اول مايهدارها را يدك ميكشد، در كنار مربيگري هزار و يك كار اقتصادي انجام ميدهد. همه ميدانند كه او صاحب پوشاك ورزشي دايي است و با چندين و چند شعبه فروش لوازم ورزشي و اسپورت، پولهاي زبان بستهاي را به جيب ميزند.
دايي كه مغز اقتصادي جالبي دارد حتي باعث تعجب خارجيها شده. ميگويند وقتي يك دسته خبرنگار چيني براي تهيه گزارش از زندگي علي دايي راهي تهران شدند و به منزل دايي رفتند، از فعاليتهاي اقتصادي او در شگفت بودند.
كي از كساني كه در صحنه حاضر بود، ميگويد: «آنها ميگفتند با اين همه دغدغه فوتبالي چطور ممكن است دايي اين همه كار اقتصادي انجام دهد؟ هان؟!» دايي بدجور در تجارت و بيزينس فعاليت ميكند و دست همه را از پشت بسته. فكر اقتصادي دايي به بيرون از مرزها سرايت كرده و ميگويند دارد در اسپانيا هم ساخت و ساز ميكند. چيزي كه دايي تكذيبش كرده و دوستان نزديك او هم تأييد كردهاند.
دايي معتقد است پول بايد در بازار بچرخد و بارها هم به اين قضيه اعتراف كرده. «من با سرمايهام كار ميكنم. سرمايهام را ندادهام كه خونه بخرم.» دايي تمام پولش را وارد بازار كرده و ميگويد الان در خانه اجارهاي مينشيند. «حتي همسر من ناراحته كه چرا اين همه پول داريم ولي اجاره نشينيم (با لبخند)؟!» سرمربي تيم ملي در كنار پوشاك دايي و فروشگاههايش، كار ساخت و ساز هم ميكند.
پروژه ساخت ورزشگاه را در اردبيل تمام كرده كه برايش ميلياردها تومان هزينه داشته. چيزي كه به اين زودي برايش سودي نخواهد داشت اما دايي برنامهريزي كرده كه در چند سال آينده چندين و چند برابر پولش از اين مجموعه ورزشي درميآورد.
از جمله كارهاي اقتصادي پيش پا افتاده دايي ميتوان به خريد سهام موتورسيكلت پارس كوپال اشاره كرد كه روي موتورهاي ساخت اين كارخانه، عكس يادگارياش روي بيلبوردها رفت.دايي جديداً به فكر تأسيس كارخانه ساخت لوازم بدنسازي افتاده كه احساس ميكند برايش كلي سود دارد.رقيب دايي يعني مهدي مهدويكيا ظاهراً خيلي به تجارت علاقه ندارد. در چند سال گذشته تا به حال شنيده نشده كه بگويند مهدويكيا دست به كارهاي تجاري و بيزينسي زده.مهدي يكجورهايي با اقتصاد بيگانه است. تنها اطلاعي كه موجود ميباشد اين است كه او در ميرداماد به همراه هادي برادرش يك فروشگاه لوازم بچگانه! دارد كه در آن لباس و از اين جور چيزها فروخته ميشود.در ايران هيچكس به اندازه دايي اقتصادي فكر نميكند. حتي فرهاد مجيدي. بازيكني مثل وحيد هاشميان كه اصلاً در تجارت دستي ندارد و ترجيح ميدهد در كلاسهاي مربيگري شركت كند.علي كريمي هم كه مدام پروژههاي كاري را متوقف ميكند. او به ساخت و ساز علاقه دارد و بيشتر پول را در اين كار هزينه كرده. شايد تنها بازيكني كه عقايدش تا حدي به دايي نزديك باشد كريم باقري است. او كه از دوستان نزديك سرمربي تيم ملي هم محسوب ميشود تمام سرمايهاش را به بازار فرش ريخته و به همراه پدرخانمش پولهاي كلاني در ميآورد. كريم مايهداري خود را به هيچ وجه بروز نميدهد و علاقهاي هم به ريختوپاش در زندگي ندارد.
كلكل براي مدل گوشي و ماشين
پول كه زياد باشد، خرج هم بالا ميرود. خرج هم كه بالا برود آدم بيشتر تغيير ميكند. ماكسيما تبديل به بيامدبليو ميشود. پژو 206 از صحنه بيرون ميرود، كمتر از ماكسيمام راه ندارد! فقط به اين جمله علي كريمي توجه كنيد. «اصلاً هر كي كمتر از بيامدبليو داشته باشد، ديگر نيايد سر تمرين!» اين حرف را او در يكي از اردوهاي تيم ملي زد و مهدي اميرآبادي كه خيلي آن را جدي گرفته بود، «تويوتا كمري» تازهاش را با 13 ميليون ضرر فروخت تا يك بيامدبليو بخرد!مهدي ميگويد: «من كلاً از بيامدبليو خوشم ميآيد. خودم تصميم گرفتم بخرم.»
اگر با بازيكنان تيم ملي خيلي «بر» خورده باشي و در اردوها زياد پرسه بزني، همه چيز دستگيرت ميشود.يكي از بازيكنان تيم ملي كه نميخواهد نامش فاش شود لبخند مرموزانهاي ميزند و ميگويد: «تو تيم ملي هميشه سر ماشين، مارك، خط موبايل، گوشي و هر چي كه فكرش را بكنيد كلكل است.» خب، خيلي ها سعي ميكنند خودشان را در اين كريها دخالت ندهند چون ممكن است كلي ضرر كنند، شايد چندين ميليون! در اين سالها هميشه علي كريمي، عليرضا نيكبخت، جواد نكونام و جواد كاظميان با هم كلكل داشتهاند. هيچ كدام حاضر نيستند اين حرف را بزنند. كاظميان ميگويد: «كلكل؟ نه بابا. تيم ملي كه جاي اين چيزها نيست.» اما اتفاقاً هست. بازيكني كه دوست ندارد نامي از او برده شود، ادامه ميدهد: «قبلاً كه كريمي بود معمولاً او و نكونام ميشدند!»براي فوتباليستها همه چيز دستهبندي شده است. اول از همه ماشين قرار دارد. براي آنها ماشين از غذاي شب مهمتر است. در رده دوم ساعت قرار دارد. بعد لباس و كفش مهم است و در آن ردههاي پاييني هم عينك و خانه و از اين جور چيزهاي غيرمهم و غيرضروري وجود دارد!سرآمد تمام اين چيزها خودرو است. با ورود بيامدبليو به بازار خودروي تهران كار فوتباليستها راحتتر شد.قبلاً آنها براي خريد بيامدبليوهاي جديد مجبور بودند از دوبي نمره موقت بياورند ولي حالا از نمايشگاه سر خيابان هم ميشود جديدترين بيامدبليو را خريد.مهرداد ميناوند ميگويد: «البته مدلهايي كه من ميخواهم در ايران نيست! بايد از دوبي بياورم.» تازه اغلب فوتباليستها به يك ماشين قانع نيستند. علي كريمي در تهران يك بيامدبليو دارد. يكي، دو تا زانتيا و پژو هم خريده كه دست اين و آن داده!جواد نكونام 2 تا بيامدبليو در تهران دارد. او بعد از جام جهاني، قبل اينكه تيم ملي برگردد تهران به كارخانه بيامدبليو رفت و سفارش يك ماشين ويژه داد. يكي از دوستان نزديك جواد ميگويد: آره، رفت سفارش داد. گفت فلان رينگ را داشته باشد.
دايي بپوشيد
علي دايي كه فعلاً عنوان اول مايهدارها را يدك ميكشد، در كنار مربيگري هزار و يك كار اقتصادي انجام ميدهد. همه ميدانند كه او صاحب پوشاك ورزشي دايي است و با چندين و چند شعبه فروش لوازم ورزشي و اسپورت، پولهاي زبان بستهاي را به جيب ميزند.
دايي كه مغز اقتصادي جالبي دارد حتي باعث تعجب خارجيها شده. ميگويند وقتي يك دسته خبرنگار چيني براي تهيه گزارش از زندگي علي دايي راهي تهران شدند و به منزل دايي رفتند، از فعاليتهاي اقتصادي او در شگفت بودند.
كي از كساني كه در صحنه حاضر بود، ميگويد: «آنها ميگفتند با اين همه دغدغه فوتبالي چطور ممكن است دايي اين همه كار اقتصادي انجام دهد؟ هان؟!» دايي بدجور در تجارت و بيزينس فعاليت ميكند و دست همه را از پشت بسته. فكر اقتصادي دايي به بيرون از مرزها سرايت كرده و ميگويند دارد در اسپانيا هم ساخت و ساز ميكند. چيزي كه دايي تكذيبش كرده و دوستان نزديك او هم تأييد كردهاند.
دايي معتقد است پول بايد در بازار بچرخد و بارها هم به اين قضيه اعتراف كرده. «من با سرمايهام كار ميكنم. سرمايهام را ندادهام كه خونه بخرم.» دايي تمام پولش را وارد بازار كرده و ميگويد الان در خانه اجارهاي مينشيند. «حتي همسر من ناراحته كه چرا اين همه پول داريم ولي اجاره نشينيم (با لبخند)؟!» سرمربي تيم ملي در كنار پوشاك دايي و فروشگاههايش، كار ساخت و ساز هم ميكند.
پروژه ساخت ورزشگاه را در اردبيل تمام كرده كه برايش ميلياردها تومان هزينه داشته. چيزي كه به اين زودي برايش سودي نخواهد داشت اما دايي برنامهريزي كرده كه در چند سال آينده چندين و چند برابر پولش از اين مجموعه ورزشي درميآورد.
از جمله كارهاي اقتصادي پيش پا افتاده دايي ميتوان به خريد سهام موتورسيكلت پارس كوپال اشاره كرد كه روي موتورهاي ساخت اين كارخانه، عكس يادگارياش روي بيلبوردها رفت.دايي جديداً به فكر تأسيس كارخانه ساخت لوازم بدنسازي افتاده كه احساس ميكند برايش كلي سود دارد.رقيب دايي يعني مهدي مهدويكيا ظاهراً خيلي به تجارت علاقه ندارد. در چند سال گذشته تا به حال شنيده نشده كه بگويند مهدويكيا دست به كارهاي تجاري و بيزينسي زده.مهدي يكجورهايي با اقتصاد بيگانه است. تنها اطلاعي كه موجود ميباشد اين است كه او در ميرداماد به همراه هادي برادرش يك فروشگاه لوازم بچگانه! دارد كه در آن لباس و از اين جور چيزها فروخته ميشود.در ايران هيچكس به اندازه دايي اقتصادي فكر نميكند. حتي فرهاد مجيدي. بازيكني مثل وحيد هاشميان كه اصلاً در تجارت دستي ندارد و ترجيح ميدهد در كلاسهاي مربيگري شركت كند.علي كريمي هم كه مدام پروژههاي كاري را متوقف ميكند. او به ساخت و ساز علاقه دارد و بيشتر پول را در اين كار هزينه كرده. شايد تنها بازيكني كه عقايدش تا حدي به دايي نزديك باشد كريم باقري است. او كه از دوستان نزديك سرمربي تيم ملي هم محسوب ميشود تمام سرمايهاش را به بازار فرش ريخته و به همراه پدرخانمش پولهاي كلاني در ميآورد. كريم مايهداري خود را به هيچ وجه بروز نميدهد و علاقهاي هم به ريختوپاش در زندگي ندارد.
كلكل براي مدل گوشي و ماشين
پول كه زياد باشد، خرج هم بالا ميرود. خرج هم كه بالا برود آدم بيشتر تغيير ميكند. ماكسيما تبديل به بيامدبليو ميشود. پژو 206 از صحنه بيرون ميرود، كمتر از ماكسيمام راه ندارد! فقط به اين جمله علي كريمي توجه كنيد. «اصلاً هر كي كمتر از بيامدبليو داشته باشد، ديگر نيايد سر تمرين!» اين حرف را او در يكي از اردوهاي تيم ملي زد و مهدي اميرآبادي كه خيلي آن را جدي گرفته بود، «تويوتا كمري» تازهاش را با 13 ميليون ضرر فروخت تا يك بيامدبليو بخرد!مهدي ميگويد: «من كلاً از بيامدبليو خوشم ميآيد. خودم تصميم گرفتم بخرم.»
اگر با بازيكنان تيم ملي خيلي «بر» خورده باشي و در اردوها زياد پرسه بزني، همه چيز دستگيرت ميشود.يكي از بازيكنان تيم ملي كه نميخواهد نامش فاش شود لبخند مرموزانهاي ميزند و ميگويد: «تو تيم ملي هميشه سر ماشين، مارك، خط موبايل، گوشي و هر چي كه فكرش را بكنيد كلكل است.» خب، خيلي ها سعي ميكنند خودشان را در اين كريها دخالت ندهند چون ممكن است كلي ضرر كنند، شايد چندين ميليون! در اين سالها هميشه علي كريمي، عليرضا نيكبخت، جواد نكونام و جواد كاظميان با هم كلكل داشتهاند. هيچ كدام حاضر نيستند اين حرف را بزنند. كاظميان ميگويد: «كلكل؟ نه بابا. تيم ملي كه جاي اين چيزها نيست.» اما اتفاقاً هست. بازيكني كه دوست ندارد نامي از او برده شود، ادامه ميدهد: «قبلاً كه كريمي بود معمولاً او و نكونام ميشدند!»براي فوتباليستها همه چيز دستهبندي شده است. اول از همه ماشين قرار دارد. براي آنها ماشين از غذاي شب مهمتر است. در رده دوم ساعت قرار دارد. بعد لباس و كفش مهم است و در آن ردههاي پاييني هم عينك و خانه و از اين جور چيزهاي غيرمهم و غيرضروري وجود دارد!سرآمد تمام اين چيزها خودرو است. با ورود بيامدبليو به بازار خودروي تهران كار فوتباليستها راحتتر شد.قبلاً آنها براي خريد بيامدبليوهاي جديد مجبور بودند از دوبي نمره موقت بياورند ولي حالا از نمايشگاه سر خيابان هم ميشود جديدترين بيامدبليو را خريد.مهرداد ميناوند ميگويد: «البته مدلهايي كه من ميخواهم در ايران نيست! بايد از دوبي بياورم.» تازه اغلب فوتباليستها به يك ماشين قانع نيستند. علي كريمي در تهران يك بيامدبليو دارد. يكي، دو تا زانتيا و پژو هم خريده كه دست اين و آن داده!جواد نكونام 2 تا بيامدبليو در تهران دارد. او بعد از جام جهاني، قبل اينكه تيم ملي برگردد تهران به كارخانه بيامدبليو رفت و سفارش يك ماشين ويژه داد. يكي از دوستان نزديك جواد ميگويد: آره، رفت سفارش داد. گفت فلان رينگ را داشته باشد.
parmidas56- همکار انجمن
- Registration date : 2009-01-19
تعداد پستها : 2426
محل سكونت : nurs
مدل گوشي : 206
امتیاز : 4939
مواضيع مماثلة
» 10 سوژه خنده وطنی ... جدید!!
» ماشین فوتبالیست ها
» گزارشی جالب از تست مقاومت گوشیهای نوکیا در کارخانه
» انتشار بلوتوث دیداریک فوتبالیست با هنرپیشه زن سینما در رستورانهای دربند!!
» ماشین فوتبالیست ها
» گزارشی جالب از تست مقاومت گوشیهای نوکیا در کارخانه
» انتشار بلوتوث دیداریک فوتبالیست با هنرپیشه زن سینما در رستورانهای دربند!!
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد