سلاح مورد استفاده ارتش آمريكا در جنگ اتمي جديد چيست؟

به گزارش خبرگزاري فارس، استفاده از اورانيوم رقيق شده در سلاحهاي آمريكايي و اروپايي عليه مردم بي‎دفاع در عراق، افغانستان، كوزوو و . . . از جمله مواردي است كه به ابعاد وحشت‌آور آن كمتر پرداخته شده است. استفاده از اين ماده در جنگ ها كه از آن به‏عنوان جنگ اتمي جديد ياد مي شود علاوه بر تأثير زيست محيطي غير قابل باور، سبب شيوع بيماريهاي خطرناك در مردم اين مناطق بعد از جنگ، تولد كودكان ناقص الخلقه و مشكلات نسلي مي شود كه اين حوادث عمق اين جنايت بشري را بيشتر نشان مي دهد.
مطلب زير جمع‌آوري عناويني از تأثيرات مختلف استفاده از اين سلاحها عليه كشورهاست كه متأسفانه در رسانه هاي مطرح جهان سانسور مي شود.

* اورانيوم رقيق‎شده ماده‎اي كه محيط طبيعي را براي چند ميليارد سال آلوده مي‎سازد

اين جنگ اتمي جديد در واقع عليه كشورهاي بي‎دفاع به راه افتاد تا به بلندپروازي‎هاي استراتژيك آمريكا جامه عمل بپوشاند. و بايد دانست كه در كوران چنين جنگ هايي به شكل گسترده از سلاح هايي استفاده شد كه اورانيوم رقيق‎شده ناميده اند.
اورانيوم رقيق شده به عنوان زباله اتمي فوق العاده مسموم كننده است. اين زباله اتمي محيط طبيعي را براي 4.5 ميليارد سال آلوده مي سازد و نزد مردماني كه در مجاورت اين ماده زندگي مي كنند انواع و اقسام سرطان، لوسمي، تخريب سيستم توليد نسل و تولد كودكان هيولايي و نتايج آن را روي خصوصيات ارثي ژنتيك موجب مي گردد كه غير قابل ترميم است.
به همان شكل كه آلودگي تحت تأثير آزمايشات اتمي و سوانحي نظير چرنوبيل، اورانيوم رقيق شده مرز مشخصي ندارد و مردم نيم‎كره شمالي از سال 1991 عناصر اكسيد اورانيوم را تنفس مي كنند، در عراق، در يوگسلاوي و در افغانستان . . . .

*هر جنگ بشردوستانه فرصتي تازه براي آزمايش سلاح‎هاي جديد

پس از آزمايش سلاح هاي اورانيوم رقيق شده در صحنه واقعي جنگ در خليج فارس، به سال1991، استفاده از اين نسل از سلاح هاي اتمي به حالت عادي و رايج درآمد و در بي‎تفاوتي عمومي گسترش يافت. هر جنگ جديد "بشردوستانه " ( بوسني، كزوو، افغانستان. . .) فرصت تازه اي بود براي آزمايش سلاح هاي جديد با توان تخريبي بيش از پيش عظيم‎تر.
مسموم شدن مناطق به اورانيوم رقيق شده تا چندين ميليارد سال دوام خواهد آورد و نتايج آن براي مردماني كه در اين مناطق و مجاورت آن زندگي مي كنند عبارت است از : افزايش سرطان، لوسمي (لوكمي كه از جمله سرطان هاي غير قابل علاج است)، بيماري هاي متعدد ديگر، و مختل ساختن سيستم توليد نسل و تولد كودكان هيولايي؛ كودكاني كه كمابيش مشابه به آنچه در آسياي دور كودكان دي اكسين ناميده اند.

*رؤياي وزير جنگ هيتلر كه توسط آمريكا اجرايي شد

آلبرت اسپير Albert Speer وزير جنگ در زمان هيتلربه سال 1943 قصد داشت براي ساخت بمب هايش به جاي تونگستن Tungstène كه ديگر نمي تواست از كشور پرتقال وارد كند، ماده اورانيوم را به كار ببندد. از سوي ديگر مقامات طرح مانهاتان نيز قصد داشتند براي ساخت بمب هايشان از اورانيوم استفاده كنند. هدف آنها از ايجاد چنين سلاحي وارد آوردن بيش ترين خسارات و تلفات به مردم كشور متخاصم بود.
لورن موره توضيح مي دهد كه " هدفشان اين بود كه از اورانيوم به عنوان گاز جنگ استفاده كنند، به اين ترتيب كه آن را به شكل عناصر ميكروسكوپي در سطح زمين پراكنده سازند و سپس آن را به آتش ببندند. جراحاتي كه از اين راه مي توانست به افراد وارد شود حتي امروز نيز با تمام امكانات پزشكي موجود غير قابل علاج است. چنين رؤيايي پنجاه سال بعد جهت برتري نظامي آمريكا تحقق پذيرفت. "

*اورانيوم رقيق‎شده چيست؟

در حال حاضر سلاح هاي اورانيوم رقيق شده به دليل خصوصيات آن واجد دو برتري نظامي است. سلاحي‏ست كه در هر جداري نفوذ مي كند و آتش‏زاست. به راحتي در جداره زره‎پوش و تانك نفوذ كرده و آن را كاملاً به آتش مي كشد. تانك هاي «آبرام» مسلح به چنين گلوله هايي هستند. مضاف بر اين كه در جدار پناهگاه هاي بتوني و بونكرهاي زيرزميني نيز با توجه به نوع بمب و نوع استحكامات چندين متر نفوذ مي كند و علاوه بر تمام اين موارد سلاحي‎ست كه بسيار ارزان تمام مي شود.
از نظر شيميايي مسموميتي كه اورانيوم رقيق شده توليد مي كند دو برابر ديگر فلزات سنگين است ولي قوياً مسموميت راديوآكتيو توليد مي كند. اورانيوم رقيق شده عبارت است از زباله راديوآكتيو كه از اورانيوم غني‎شده به دست آمده جهت رآكتورهاي نظامي و غيرنظامي به‏كار مي برند و حاوي 0،2 در صد اورانيوم 235 و 99،75 درصد اورانيوم 238 است و عمر آن معادل چهار و نيم ميليارد سال است، به اين معنا كه طول عمرش معادل تمام عمر كره زمين است. آن را از اين جهت رقيق‌شده مي نامند زيرا كه فعاليت آن 40 درصد كمتر از اورانيوم طبيعي است. ولي چنين رابطه اي به اين مفهوم نيست كه خطر كمتري دارد.

*اورانيوم رقيق‎شده هزار بار غليظ‎تر از اورانيوم موجود در طبيعت

در واقع اورانيوم طبيعي به مقدار 1 تا 3 در ميليون در طبيعت وجود دارد در حالي كه مواد معدني هزار بار غليظ‎تر است. دوم آنکه اورانيومي كه در سلاح ها به كار مي رود با اورانيومي كه محصول فعاليت مراكز غني سازي و حاوي اتم هاي شكسته شده و قوياً راديوآكتيو است مثل اورانيوم 236 و پلوتونيوم238Plutonum و 239 و تكنتيوم 99 Technétiumيا روتنيوم 106Ruthéniumكه موجب مسموميت مي شوند. علاوه بر اين بايد دانست كه فعاليت آن با گذشت زمان افزايش مي يابد.

*يك ميليون بمب اورانيوم رقيق‎شده روي هزاران پناهنده عراقي در حال عقب‎نشيني

سلاح هاي جديد اورانيوم رقيق‎شده از عناصر اسطوره جنگ پاك است و آن را تنها به اين علت در جدول سلاح هاي كلاسيك قرار داده‎اند كه مثل بمب اتمي كلاسيك موجب به وجود آمدن آن قارچ غول‌آسا نمي شود.
ولي بايد دانست كه ضايعاتي كه به وجود مي آورد به همان اندازه مخرب و گسترده است. پس از آزمايشات اوليه در سال هاي 1970 در لس‎آلاموس در آمريكا، اين سلاح ها در بعد واقعي در جنگ عليه عراق به سال 1991 و سپس در سال 1994 و 1995 در بوسني و در سال 1999 در کوزوو و در صربستان و افغانستان آزمايش شدند و تمام بمب هاي پروازشي در اين جنگ ها حاوي اورانيوم رقيق‎شده بوده اند. پس از اعلان رسمي پايان جنگ خليج، ارتش آمريكا در طول سه روز بيش از يك ميليون بمب اورانيوم رقيق‎شده به روي هزاران پناهنده و سرباز عراقي كه در حال عقب‎نشيني روي جاده بصره بودند، پرتاب مي كند (كه البته نقض ماده 3 قرارداد ژنو محسوب مي شود). در ميان شاهدين چنين قتل‎عامي كارول پيكو Carole Picou كه عضو خدمات بهداشتي ارتش آمريكاست و خود او امروز در حد صد در صد معلول شده است، از فجيع بودن صحنه اتوبان مرگ گزارش مي دهد و اجسادي را به ياد مي آورد كه كاملاً سوخته و جزغاله شده بودند.

*پزشكان متخصصين عراقي كه سيستماتيك و اسرارآميز به قتل رسيدند

نتايج بررسي هاي يك گروه تحقيقاتي در شش منطقه در جنوب عراق نشان داده است كه گياهان سه برابر بيش از حد معمول راديوآكتيو متصاعد مي كنند. در اين مناطق 900000 تن از گياهان و يك سوم حيوانات آلوده شده اند. بين كودكان كمتر از پانزده سال كه مورد آزمايش پزشكي قرار گرفته اند، 70 درصد آنان در مجاورت تشعشعات بوده و آلوده شده اند.
مردماني كه در مناطق بمباران شده زندگي مي كنند محكوم به تحمل پرتوهاي راديواكتيو هستند. تفاوت مردمان بومي و سربازان كشورهاي اشغالگر در اين است كه مردم اين مناطق در تمام طول زندگي خود در مجاورت آلودگي راديوآكتيو خواهند بود، در حالي كه سربازان پس از مدت كوتاهي به كشورشان بازمي‎گردند. تفاوت ديگر آنها در اينجاست كه سربازان به محض بازگشت مي توانند به شكل جامعه مدني و درخواست غرامت كنند و سپس تحت معالجه قرار گيرند. در حالي كه مردم بومي چنين مناطقي غالباً حتي از وجود چنين خطري بي‎اطلاع هستند. بيمارستان هاي عراقي، يعني بيمارستان هايي كه از بمباران جان سالم به در برده اند، توان عملياتي ندارند. پيش از دوران جنگ، عراق واجد مدرن ترين بيمارستان هاي منطقه بود و مجرب ترين پزشكان عراقي در آنجا فعاليت مي كردند. بسياري از اين پزشكان همانند متخصصين و روزنامه نگاران ديگر سيستماتيك و به شكل اسرار آميزي به قتل رسيده اند.

*اورانيوم رقيق‎شده در دستگاه گوارشي خطرناكتر از هر سمّي كه تاكنون علم شناخته است

به گفته پروفسور دوراكويچ رئيس بخش پزشك هسته اي در دانشگاهGeorgetownde در نيويورك مشاور پنتاگون:
"اورانيوم رقيق‎شده زماني مسموم كننده است كه به شكل غبار وارد دستگاه گوارشي و يا در دم و بازدم وارد بدن مي شود، در اين صورت از هر سمّي كه تاكنون علم به شناخت آن نائل آمده، خطرناك‎تر است. "
اگرچه سمّي بودن اورانيوم همواره از جانب مقامات رسمي تكذيب شده است، با اين وجود از سال 1974 گروه تحقيقاتي وابسته به وزارت دفاع آمريكا در مورد مسموميت مضاعف اين ماده هشدار داده است. زماني كه گلوله اورانيوم به هدف اصابت مي كند، در مجاورت اكسيژن حرارت فوق العاده اي متصاعد مي سازد (5000 درجه سانتي گراد) كه موجب تبخير 10 تا 100 درصد اورانيوم براساس نوع گلوله مي شود. به اين ترتيب هر گلوله اي كه از يك تانك «آبرام» شليك مي شود بين 1000 تا 3000 گرم غبار توليد مي كند. براساس تحقيقات لئونارد ديتز Léonard Dietz تنها 5 ميكرون از اين عنصر است يعني 300 بار بيشتر از حد مجاز براي كاركنان مراكز توليد انرژي هسته اي در طول يك سال.

*آلودگي اورانيوم رقيق‎شده به طرف نيم‎كره شمالي در حال گسترش است

عناصر مولكولي غير قابل حل و تخريب ناپذير به علاوه مخلوطي از راديو نوكلئيدها Radionucléides در آتمسفر پراكنده مي شوند. هنگامي كه به زمين نشست مي كنند، به راحتي به حالت معلق درمي‌آيند و توسط باد و باران تا ده ها و حتي صدها كيلومتر پراكنده مي شود : زمين ، آب و مخازن آب زيرزميني، گياه و حيوانات (به بيماري هايي مشابه نزد انسان مبتلا مي شوند)، و تمام اينها به اين معناست كه زنجير توليدات كشاورزي و مواد غذايي كاملاً آلوده مي شوند. آلودگي منطقه خليج فارس به همان شدتي‌ا‎ست كه بمباران هاي روباه صحراي ويليام كلينتون در سال 1998 و حملات پياپي در مناطقي كه به شكل غيرقانوني توسط آمريكا، انگليس و فرانسه براي عراق ممنوع شده بود و محاصره جنايت كارانه جامعه بين الملل در سال 1990 هرگونه اقدام پيش‎گيري‎ كننده‌اي را در اين زمينه ناممكن ساخت و مواد مولكولي با باد و باران در طول پانزده سال در حال پراكنده شدن هستند. كشورهاي همسايه طبيعتاً از چنين فاجعه اي در امان نيستند. نتايج چنين آلودگي در پي جنگ هاي پياپي عليه يوگوسلاوي، افغانستان و عراق به دروازه هاي يونان رسيده است، به اسرائيل، عربستان سعودي، پاكستان، تركيه، سوريه، لبنان، آلباني، مقدونيه، فلسطين، ايران، تركمنستان، ازبكستان، قزاقستان، چين و هند. امروز پيش‎بيني‎ها حاكي از اين امر هستند كه آلودگي اورانيوم رقيق‎شده به طرف نيم‎كره شمالي در حال گسترش است و به زودي تمام كره زمين را احاطه خواهد كرد.

*مبدل ساختن كشورها به زباله‎داني رايگان براي زباله‎هاي راديواكتيو

استفاده نظامي از اورانيوم براي صنايع هسته اي كه در سال 500000 تن از اين نوع زباله ها توليد مي كنند، گشايش بسيار مطلوبي به نظر مي رسد. ذخيره جهاني حدوداً بر يك ميليون و نيم تن بالغ مي شود كه 70000 تن از آن در ايالات متحده آمريكاست. كشورهاي اتمي با حمله به برخي كشورها بخش قابل توجهي از ذخاير خود را به رايگان و به شكل بمباران صادر مي كنند كه نگهداري از آنها بسيار گران تمام مي شود و به اين ترتيب اين كشورها و مناطق را به زباله‎داني اتمي و مجاني مبدل مي سازند؛ با اين حساب كه عمر اورانيوم چهار و نيم ميليارد سال است. كويت جهت پاك‎سازي سرزمين كم‎وسعت خود تا كنون 14 ميليارد دلار خرج كرده است.
آمريكايي ها جهت پاكسازي 23 تانك خود سه سال وقت گذاشتند و چهار ميليون دلار هزينه كردند، در حالي كه پنج هزار تانك عراقي كه در طول جنگ تخريب شده بودند و قوياً راديواكتيو هستند، هنوز بر جامانده است. در فوريه 2003 آمريكايي‎ها در مورد مناطق آلوده شده در عراق از خود سلب مسئوليت كردند.
در افغانستان طوفان شن از تمام كشور عبور كرده و آلودگي هاي پياپي را به رودخانه ها منتقل مي سازد. رود كابل و رود اندو از پاكستان عبور مي كند و از ذخاير آب كشاورزي و آب آشاميدني به شمار مي آيد. تيم هاي "هسته اي - بيولوژيك - شيميايي " جهت اندازه گيري درجه آلودگي در افغانستان حضور پيدا كردند ولي گروه خبرنگاراني را كه تا پيش از ورود آنها در كنار متفقين كار مي كردند، محبوس كردند. در اكتبر سال 2001 پزشكان افغاني مرگ سريع عده اي را اعلام كردند كه درجه آلودگي آنها بسيار زياد بوده است.