اعضای سرشناس خانواده خون آشامها!
صفحه 1 از 1
اعضای سرشناس خانواده خون آشامها!
خاطرات ظلمت
زمانی بود که دارو دسته خون آشامها فقط منحصر به ژانر ترسناک بودند و هر کسی میتوانست با اجتناب از این قبیل فیلمها و کتابها، خیال خودش را از بابت مواجه نشدن با جناب خون آشام راحت بکند. اما امروزه، خون آشامها تقریبا به همه جا سرک میکشند و شما در ژانرهای فانتزی (در هری پاتر اسم 5 خون آشام آمده، در جلد 2 هری و هرمیون کتاب «سفر با خون آشامها» را میخوانند و در جلد 3 نوشتن مقالهای درباره خون آشامها جزو تکالیف درس مقابله با جادوی سیاه آنهاست) علمی – تخیلی (مثلا در «اسم من افسانه است» خون آشامی ویروس دارد یا در «خون حقیقی» تکنولوژی ساختن خون مصنوعی به کار خون آشامها میآید) و حتی در ملودرامها در «بلندیهای بادگیر» هیثکلیف به خدمتکار خانهاش مشکوک است که آیا او هم یک خون آشام است؟) هم با این موجودات دندان دراز روبهرو میشوید. ظاهرا چاره ای جز پذیرفتن حضور آنها نیست و تنها راه، دانستن بیشتر درباره آنهاست. ما این جا برایتان فهرستی از معروفترین خون آشامهایی که ممکن است در فیلمها یا کتابها به آنها برخورد کنید را برایتان تعریف کرده ایم تا اولا بفهمید که تمام خون آشامها، در یک دانه دراکولا منحصر نمیشوند و باید بیشتر از این حرفها مواظب بود و در ثانی، بدانید که به جز برام استوکر، نویسندگان دیگری هم بوده اند که زحماتی هم کشیده اند.
لیست خون آشامهای معروف را به دو دسته تقسیم کرده ایم: آنها که داستانشان ریشه در تاریخ دارد و ما به ازای خارجی هم دارند و آنهایی که کاملا تخیلی هستند. درباره دمفیرها (خون آشامهایی که حاصل وصلت یک خون آشام و یک انسان هستند) و همین طور شکارچیان خون آشامها هم چیزهایی خواهید خواند. دانستن این نکته هم قبل از شروع ضروری است که تمام این خون آشامها، اول سر و کله شان در صفحات رمانها پیدا شده و بعد به پرده نقره ای مهاجرت کرده اند. ظاهرا نویسندهها ذهن ترسناک تری دارند تا سینماگرها.
خون آشامهای تاریخی
کنت دراکولا
ولاد سوم ( 1476-1431) فرمانروای والاشیا (بخشی از رومانی امروزی) بود. اهمیت ولاد در تاریخ، یکی به خاطر مقاومتش در برابر سلاطین عثمانی است و یکی هم به خاطر مجازاتهای بسیار سنگین و عجیب و غریبش. به همین دلیل به او «ولاد دراکولا» میگفتند. «دراکولا» یعنی پسر اژدها. ولاد چون بیماری پروفیا (حساسیت به نور) داشت،کمتر در انظار حاضر میشد و در جنگ هم روی سرش چتر میگرفتند.
سال 1897 برام استوکر از روی این شخصیت تاریخی، کنت دراکولا را خلق کرد. ما هرگز نام کوچک دراکولا را نمیخوانیم. همین قدر میدانیم که او کنت منطقه ای در رومانی به اسم ترانسیلوانیا است. در جوانی، در مدرسه ای به اسم شولو مانس، جادوی سیاه یاد گرفته. یک بار در حوالی دانوب سپاهیانی را علیه ترکان عثمانی رهبری کرده و همانجا جادوگری اش لو رفته و او را در تل عظیمی از هیزم سوزانده اند. اما او با قدرتهای شیطانی اش به این دنیا بازگشت و الان برای ادامه حیات، نیاز به مکیدن خون دارد. او شبها به شکار میرود و از قدرتهای جادوییاش (مثل قدرت پرواز) استفاده میکند. دراکولا، بسیار خانواده دوست است و سه زن دارد که مثل خود او از دنیای مردگان برگشته اند و با او به امر خون آشامی مشغولند. البته او به این سه زن بسنده نمیکند و در نسخه بدلهای داستان، اقدامات دیگری هم انجام میدهد.
به جز شاهکار برام استوکر،84 رمان درباره دراکولا هست که یکی از نمونههای جدیدش به نام «مورخ» نوشته الیزابت کاستووا به فارسی ترجمه شده است.
راسپوتین ( 1916- 1869) آخرین شخصیت تاریخی است که اسمش به خون آشامی در رفته. البته راسپوتین نه از نور میترسید نه رنگش پریده بود. خیلی هم سرحال و با قوه بود، اما هر چه باشد در کارتون «آناستازیا» او خون آشام شده.
ژیل درای (1440-1404) شوالیه فرانسوی که در آخر عمر متهم به کشتن دو پسر بچه و طبعا به همین دلیل، محاکمه و اعدام شد. معمولا در فیلمها به عنوان وردست دراکولا حاضر میشود. ایده تبدیل شوالیه به خون آشام را در دو رمان دیوید گمان («شوالیه بد نام» و «تولد یک قهرمان») میتوانید بخوانید.
کنتس دراکولا یا کنتس خون آشام
الیزابت بتوری 1614-1560) کنتس منطقه ای در مجارستان، در زمان حیاتش به این دلیل محاکمه شد که 80 خدمتکارش را مورد آزار و اذیتهایی (از قبیل سوزاندن دست و پا یا جراحیهای عجیب و غریب) قرار داده بود که همگیشان کشته شدند. به همین دلیل او چهار سال آخر عمرش را در زندان گذراند.
از روی شخصیت بتوری، یک نویسنده مجار در سال 1729 یک کنتس خون آشام خلق کرد. این کنتس بی نام ( که نویسندگان قرن بیستمی برای پیوند دادنش با دراکولا، آن دو را به عقد ازدواج هم در آوردند و شد کنتس دراکولا) برخلاف بقیه خون آشامها که برای زنده ماندن خون دیگران را توی شیشه میکنند، برای جوان و زیبا ماندن با خون دختران جوان دوش میگیرد. بعد از دراکولا، کنتس بیشترین تعداد فیلم خون آشامی را بازی کرده و 33 فیلم دارد.
خون آشامهای داستانی
کارمیلا: این خانم، سومین خون آشام معروف ادبیات و سینما است که به خاطر علاقه ژاپنیها به داستان شهرت پیدا کرده. داستان او را یک نویسنده انگلیسی در 1872 ( یعنی 17 سال قبل از دراکولای برام استوکر) نوشت و دراین داستان، نمونه ای متفاوت از خون آشام زن (نسبت به کنتس) را معرفی کرد. برخلاف کنتس، کارمیلا بسیار منزوی و درونگراست. از خونخواری خودش بدش میآید، انحرافات جنسی هم دارد. بر خلاف دراکولا از سگ بدش میآید و دور و برش پر از گربه است. خودش هم موقع حمله به دخترهای جوان، به شکل گربه در میآید. این ایده مورد علاقه کمیکهای ژاپنی است. در فیلمها و کمیکهای جدید کارمیلا برای این که بهتر بتواند قربانیها را انتخاب کند، به دبیرستان دخترانه میرود. دشمن اصلی او «شکارچی D» است.
کنت اورلوک: ماجرا این بود که 1922 که مورانو میخواست «نوسفراتو» را بسازد، بیوه برام استوکر زنده بود و نگذاشت که از اسم دراکولا استفاده کند (البته قبل از این تاریخ فیلمهایی درباره دراکولا ساخته شده و معلوم نیست این خانم چرا فقط به مورانو گیر داد) برای همین اسم خون آشام فیلم را گذاشتند «اورلوک». او خون آشام شهر ویزبورگ آلمان است و چنان حساسیتی به نور دارد که آخرش از آفتاب دم ظهر میمیرد.
شکارچیان خون آشامها
ون هلسینگ شکارچی
علاوه بر خود خون آشامها، یک پای دیگر فیلمها و داستانهای این ژانر، شکارچیهای خون آشام هستند که تقابل جبهه خیر یا شر را نمایندگی میکنند. فقط در «دراکولای» برام استوکر 5 شکارچی هست. برای یک خون آشام معروفترین این شکارچیها، آبراهام ون هلسینگ، پزشک دانمارکی است که 44 فیلم درباره اش ساخته شده و توی این ژانر، بعد از دراکولا رکورددار است.
طبق اطلاعات برام استوکر، ون هلسینگ پزشک است، به کشف رمز و حل معما علاقه دارد. با دیدن حروف اختصاری (مثلا dr برای دکتر) کیف میکند. قدبلند است و همیشه ردا یا بارانی بلند تیره تنش است. در بعضی فیلمها اسم کوچک او را تغییر داده اند (مثلا در «ون هلسینگ» 2004 اسمش گابریل است- به هر حال یک اسم مذهبی است) که بعضی تفسیر کرده اند، اینها برو بچههای ون هلسینگ بزرگ هستند. از بین بچههایش، یکی هم دختری است که در چند تایی از فیلمها، دراکولا عاشقش میشود و دست ون هلسینگ را توی پوست گردو میگذارد که آیا بدهد، یا ندهد؟ به هر حال، ون هلسینگ بزرگترین دشمن دراکولا و امید همه خون داران است.
بلید (دمفیر)
طبق قاعده، بچه یک خون آشام زن، حتما خون آشام میشود ولی اگر خون آشام مرد با یک زن معمولی ازدواج کند، بچه اش نیمی خون آشام یا «دمفیر» از آب در میآید. دمفیرها به نور حساسیتی ندارند و شدت نیازشان به خون، به اندازه یک خون آشام نیست ولی بالاخره یک دمفیر هم باید برای خودش کاری بکند. این کار و این تصمیم، یعنی انتخاب بین خون آشامیت یا مثلا تغذیه از خون حیوانات. در اکثر فیلمهای سینمایی، ما از وجود دراکولا به بچهاش میرسیم اما در کمیکها برعکس، از دمفیر به پدر خون آشام (که غالبا یکی جز دراکولاست) میرسیم. معروفترین دمفیر دنیای کمیک، که فیلم هم شده «بلید» است. دمفیر سیاهپوستی که اول خواننده جاز در لندن است و بعد که پی به ماهیت خودش میبرد تصمیم میگیرد برای پاک کردن سابقه ننگینش، بزند توی کار شکار خون آشام.
علي- همکار انجمن
- Registration date : 2009-01-30
تعداد پستها : 2095
آدرس پستي : alikhorshidi2009@yahoo.com
مدل گوشي : N70
امتیاز : 4415
مواضيع مماثلة
» اسم واقعي افراد سرشناس!
» كشف بقاياي يك خون آشام در ايتاليا
» واحد درسی خونآشام در دانشگاه كلمبيا
» مشاهیر و بیمه کردن عجیب و غریب اعضای بدن !!! + عکس
» 10 خانواده مشهور نفرینشده
» كشف بقاياي يك خون آشام در ايتاليا
» واحد درسی خونآشام در دانشگاه كلمبيا
» مشاهیر و بیمه کردن عجیب و غریب اعضای بدن !!! + عکس
» 10 خانواده مشهور نفرینشده
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد