داداش
صفحه 1 از 1
داداش
[/center][/center]
[center][center]شير يه روز تصميم گرفت با دوست دخترش(ببخشيد نامزدش) ازدواج كنه
[center][center]در وسط جشن و در گردهمايي با شكوه شير ها به مناسبت اين واقعه مهم[center][center]
[center][center]
[/center][/center]
[/center][/center]
[/center][/center]
[/center][/center]
[/center][/center]
[/center][/center]
[/center][/center]
[/center][/center]
موش با احتياط و به آرامي گفت " با اجازه تو داداش عزيز منم قبل از ازدواج شير بودم!!"
نتيجه اخلاقي با شما
نتيجه اخلاقي با شما
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد