اردوان اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم از شاهان اشکانی
صفحه 1 از 1
اردوان اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم از شاهان اشکانی
اردوان نخست
اردوان اول(اشک سوم) سومین شاه اشکانی(ح۲۱۱- ح۱۹۱ ق.م) و پسر تیرداد یکم است. او از گرفتاریهای آنتیوخوس سوم(کبیر) پادشاه سلوکی استفاده کرده و به ماد تاخته، ری و همدان
را متصرف شد. پس از مدتی آنتیوخوس سوم با لشرکی نیرومند برای بازپس گرفتن
مناطق از دست رفته رهسپار مشرق شد. اردوان عقب نشسته و حتی پایتخت خود را
هم به سلوکیان داد. سپس آنتیوخوس برای تصرف گرگان راهی شد ولی از عهدهٔ سوارهنظام پارتی برنیامد و سرانجام عهدنامهای بین دو دولت منعقد شد و اردوان رسماً شاه ایران شناخته شد.
شایان ذکر است که در این جنگ آنتیوخوس معبد آناهیتا را در همدان غارت
کرده ، ذخایر و نفایس زیاد از آنجا بر گرفت . نوشتهاند چهار هزار تالان*[۱] قیمت ذخایر بودهاست (۲۰۸ ق.م.).
رد: اردوان اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم از شاهان اشکانی
اردوان دوم(اشک هشتم)
اردوان دوم(اشک هشتم) هشتمین شاه ایران از خاندان اشکانی است(ح۱۲۸- ح۱۲۳ پ.م). او عموی فرهاد دوم بود و پس کشته شدن او به دست سکاها بر تخت شاهی نشست. اردوان دوم مجبور به ادامه مقابله با قوم یوئهچی شد. این قوم بر اثر فشار هونها به سوی ایران رانده شده بودند. بر اثر فشار آنها دولت باختر به هند منتقل گردیده، بعد از شصت سال منقرض شد و یوئهچیها در باختر دولتی تأسیس کردند كه در تاریخ موسوم به کوشان است.
اردوان دوم در جنگ با یوئهچیها زخم برداشت و بر اثر آن زخم درگذشت. پس از او پسرش مهرداد ملقب به کبیر به شاهی رسید.
اردوان دوم(اشک هشتم) هشتمین شاه ایران از خاندان اشکانی است(ح۱۲۸- ح۱۲۳ پ.م). او عموی فرهاد دوم بود و پس کشته شدن او به دست سکاها بر تخت شاهی نشست. اردوان دوم مجبور به ادامه مقابله با قوم یوئهچی شد. این قوم بر اثر فشار هونها به سوی ایران رانده شده بودند. بر اثر فشار آنها دولت باختر به هند منتقل گردیده، بعد از شصت سال منقرض شد و یوئهچیها در باختر دولتی تأسیس کردند كه در تاریخ موسوم به کوشان است.
اردوان دوم در جنگ با یوئهچیها زخم برداشت و بر اثر آن زخم درگذشت. پس از او پسرش مهرداد ملقب به کبیر به شاهی رسید.
سلف: فرهاد دوم | شاهنشاه ایران ح۱۲۸- ح۱۲۳ پ.م | جانشین: مهرداد دوم |
اَردَوان چهارم
اَردَوان چهارم یکی از کسانی است که پس از مرگ بلاش یکم بیست و دومین شاه اشکانی زمام امور بخشی از ایران
را در دست داشت. به خاطر نبردهای داخلی و اطلاعات کمی که از این دوره باقی
مانده است به طور دقیق روشن نیست که چه کسی پس از بلاش یکم شاه ایران به
شمار میآمده ولی احتمال این که پاکور دوم شاه رسمی بوده بیشتر است.
از سکههای اردوان چهارم استنباط میشود که همدان(هگمتانه) مرکز
فرمانروایی او بوده و مدت فرمانروایی کوتاه او از ۸۰ تا ۸۱ میلادی بوده
است.
اردوان چهارم
را در دست داشت. به خاطر نبردهای داخلی و اطلاعات کمی که از این دوره باقی
مانده است به طور دقیق روشن نیست که چه کسی پس از بلاش یکم شاه ایران به
شمار میآمده ولی احتمال این که پاکور دوم شاه رسمی بوده بیشتر است.
از سکههای اردوان چهارم استنباط میشود که همدان(هگمتانه) مرکز
فرمانروایی او بوده و مدت فرمانروایی کوتاه او از ۸۰ تا ۸۱ میلادی بوده
است.
اردوان چهارم
اردوان پنجم(اشک بیست و نهم) بیست و هشتمین و آخرین شاه ایران از خاندان اشکانی
اردوان پنجم(اشک بیست و نهم) بیست و هشتمین و آخرین شاه ایران از خاندان اشکانی است که از سال ۲۱۳ تا ۲۲۴ یا ۲۲۶ میلادی شاهی کرد. با کشته شدن او دولت اشکانی منقرض شد و جای خود را به ساسانیان داد.
رسیدن به شاهی
پس از مرگ بلاش پنجم میان دو پسر او به نامهای بلاش ششم
و اردوان پنجم برای رسیدن به شاهی نزاع درگرفت. در ابتدا بلاش به شاهی
رسید ولی در سال ۲۱۳ میلادی اردوان قیام کرد و توانست نفوذ خود را افزایش
دهد، تا جایی که برای بلاش ششم فقط بخشی از بابل باقی ماند. از این زمان به بعد میتوان با اطمینان اردوان پنجم را شاه ایران دانست.
نبرد با روم
پس از این که اردوان پنجم قدرت خود را تثبیت کرد کاراکالا
قیصر وقت روم سفیری را به همراه هدایای زیاد به دربار اردوان فرستاد و
خواستار ازدواج با دختر او شد و وانمود کرد که با این کار قصد دوستی و صلح
با دولت اشگانی را دارد. اردوان به خاطر وضع ناآرام داخلی که از زمان مرگ بلاش یکم
در داخل کشور بود و نبردهای بسیاری که در این دوران میان دو کشور درگرفته
بود و ویرانیهایی را که به خاطر شکست ایرانیان در این نبردها در بخش غربی
ایران به وجود آمده بود خواهان صلح و آرامش بود و با این درخواست موافقت
کرد.
اردوان شاد از اینکه نبرهای ویرانگر میان ایران و روم میرفت تا با این
پیوند پایان پذیرد جشنی بزرگ را تدارک دید و از همهٔ بزرگان دعوت کرد و
آمادهٔ پذیرایی از کاراکالا و همراهانش شد. کاراکالا که توطیهٔ گستردهای
را سازمان داده بود با سپاهی گران روانهٔ ایران شد. هنگامی که اردوان و
همراهانش به جهت خوش آمد گویی به محل استقرار رومیان رفتند رومیان آنان را
غافلگیر کرده و و به آنها یورش بردند و بسیاری از از ایرانیان را که عاری
از هر گونه سلاح بودند از بین بردند ولی اردوان توانست جان سالم بدر برد.
کاراکالا پس از این کار زشت و ناجوانمردانه در سال ۲۱۷ میلادی در نزدیکی حران کشته شد.
اردوان برای انتقامگیری سپاهی گرد آورد ولی پیش از رسیدن به مرز ایران و روم نمایندگان مارکرینوس
جانشین کاراکالا به آنها رسیده و خواستار آشتی میان دو دولت شدند. در این
گفتگوها اردوان خواستار ترک میانرودان توسط رومیان و پرداخت غرامت از طرف
ایشان به دولت ایران شد. رومیان این پیشنهاذها را نپذیرفتند و به دنبال آن
نبردی دیگر میان ایران و روم درگرفت. اشکانیان در این پیکار پر اهمیت از
روش جنگ و گریزی که مخصوص آنها بود و به کمک آن در نبرهای بزرگی مانند نبرد حران
پیروز شده بودند استفاده کردند. دو روز آغازین نبرد هیج یک از دو سپاه بر
دیگری چیره نشد ولی در روز سوم سپاه ایران کاملاً پیروز شد. رومیان در پی
این شکست درخواست صلح نموده و حاضر به پرداخت غرامتی سنگین به اشکانیان
شدند. رومیان درخواست دیگر اردوان مبنی بر نخلیهٔ میانرودان را رد کردند
و دولت اشکانی چون با بهرانهای بسیاری روبهرو بود از این درخواست
چشمپوشی کرد.انحطاط اشکانیان و کشته شدن اردوان پنجم
اشکانیان پس از مرگ بلاش یکم
یعنی از سال ۷۸ میلادی همواره دچار نبردهای داخلی بودند که برخی میان
اعضای خاندان اشکانی برای رسیدن به شاهی و برخی دیگر بر اثر شورشهای
فرمانروایان محلی بود. این مشکلات داخلی اشکانیان را به مرور زمان ضعیف
کرد. در این دوران رومیان که اشکانیان را دچار آشوبهای داخلی میدیدند از
فرصت استفاده کرد و پیاپی دست به تهاجم به مرزهای ایران میزدند. به غیر
از نبردی که اردوان پنجم با رومیان کرد در همهٔ نبردهایی که در این دوره
میان ایران و روم درگرفت برتری با رومیان و آنان در همهٔ این نبردها
خرابیهایی زیادی را باعث شدند. این مشکلات بحرانهای اقتصادی را نیز در
بر داشت ارزش پول اشکانیان به شدت پایین آمد. به این ترتیب در زمان
پادشاهی اردوان پنجم دولت اشکانی از همه نظر آمادهٔ سقوط بود.
اردوان تلاش بسیاری برای نجات دولت اشکانی کرد ولی سرانجام این تلاشها
بینتیجه ماند. وی پس از این مشکل رومیان را همانطور که گفته شد از میان
برداشت دچار شورشهای گوناگونی در مناطق مختلف ایران شد. او بر بیشتر این
شورشها و شورشگران را از میان برداشت ولی شورشی که در پارس صورت گرفت سرانجام به شاهنشاهی اشکانی پایان داد. این شورش در سال ۲۲۰ میلادی و به دست اردشیر بابکان
آغاز شد. مصاف اردشیر و یارانش با اردوان پنجم و فرمانروایان ایالتها
چندین سال به درازا کشید. اردشیر ابتدا مناطقی در شرق ایران مانند کرمان را مورد تاخت قرار داد و سپس به ماد و آدیابن
حمله کرد و آنجا را نیز به زیر پرچم خود آورد. هنگامی که اردشیر و یارانش
آغاز به درنوردیدن میانرودان کردند اردوان پنجم به مقابله با آنان پرداخت
ولی در سه نبرد پشت سر هم شکست خورد. اردوان احتمالاً از زمان اعلام حکومت
خودمختار اردشیر در سال ۲۲۴
دیگر پادشاه ایران به شمار نمیآمد. مرگ و یا به روایتی کشته شدن اردوان
پنجم بین سالهای ۲۲۴ و ۲۲۶ میلادی در تاریخ ثبت شده است و با مرگ او
شاهنشاهی اشکانی رسماً پایان یافت. به این ترتیب شاهنشاهی اشکانی جای خود
را به ساسانیان داد.
پس از مرگ اردوان و سقوط شاهنشاهی اشکانی به دست اردشیر ساسانی هنوز هم
مقاومتهای باقی اشکانیان فروکش نکرده بود. مهمترین این مقاومتها از سوی بلاش ششم و ارتوازد
بود. ارتوازد در بلندیهای غرب و مرکز ایران به مبارزه ادامه میداد.
اردشیر توانست بر تمامی این مقاومتها چیره شود و اشکانیان را به طور کامل
براندازد.
رسیدن به شاهی
پس از مرگ بلاش پنجم میان دو پسر او به نامهای بلاش ششم
و اردوان پنجم برای رسیدن به شاهی نزاع درگرفت. در ابتدا بلاش به شاهی
رسید ولی در سال ۲۱۳ میلادی اردوان قیام کرد و توانست نفوذ خود را افزایش
دهد، تا جایی که برای بلاش ششم فقط بخشی از بابل باقی ماند. از این زمان به بعد میتوان با اطمینان اردوان پنجم را شاه ایران دانست.
نبرد با روم
پس از این که اردوان پنجم قدرت خود را تثبیت کرد کاراکالا
قیصر وقت روم سفیری را به همراه هدایای زیاد به دربار اردوان فرستاد و
خواستار ازدواج با دختر او شد و وانمود کرد که با این کار قصد دوستی و صلح
با دولت اشگانی را دارد. اردوان به خاطر وضع ناآرام داخلی که از زمان مرگ بلاش یکم
در داخل کشور بود و نبردهای بسیاری که در این دوران میان دو کشور درگرفته
بود و ویرانیهایی را که به خاطر شکست ایرانیان در این نبردها در بخش غربی
ایران به وجود آمده بود خواهان صلح و آرامش بود و با این درخواست موافقت
کرد.
اردوان شاد از اینکه نبرهای ویرانگر میان ایران و روم میرفت تا با این
پیوند پایان پذیرد جشنی بزرگ را تدارک دید و از همهٔ بزرگان دعوت کرد و
آمادهٔ پذیرایی از کاراکالا و همراهانش شد. کاراکالا که توطیهٔ گستردهای
را سازمان داده بود با سپاهی گران روانهٔ ایران شد. هنگامی که اردوان و
همراهانش به جهت خوش آمد گویی به محل استقرار رومیان رفتند رومیان آنان را
غافلگیر کرده و و به آنها یورش بردند و بسیاری از از ایرانیان را که عاری
از هر گونه سلاح بودند از بین بردند ولی اردوان توانست جان سالم بدر برد.
کاراکالا پس از این کار زشت و ناجوانمردانه در سال ۲۱۷ میلادی در نزدیکی حران کشته شد.
اردوان برای انتقامگیری سپاهی گرد آورد ولی پیش از رسیدن به مرز ایران و روم نمایندگان مارکرینوس
جانشین کاراکالا به آنها رسیده و خواستار آشتی میان دو دولت شدند. در این
گفتگوها اردوان خواستار ترک میانرودان توسط رومیان و پرداخت غرامت از طرف
ایشان به دولت ایران شد. رومیان این پیشنهاذها را نپذیرفتند و به دنبال آن
نبردی دیگر میان ایران و روم درگرفت. اشکانیان در این پیکار پر اهمیت از
روش جنگ و گریزی که مخصوص آنها بود و به کمک آن در نبرهای بزرگی مانند نبرد حران
پیروز شده بودند استفاده کردند. دو روز آغازین نبرد هیج یک از دو سپاه بر
دیگری چیره نشد ولی در روز سوم سپاه ایران کاملاً پیروز شد. رومیان در پی
این شکست درخواست صلح نموده و حاضر به پرداخت غرامتی سنگین به اشکانیان
شدند. رومیان درخواست دیگر اردوان مبنی بر نخلیهٔ میانرودان را رد کردند
و دولت اشکانی چون با بهرانهای بسیاری روبهرو بود از این درخواست
چشمپوشی کرد.انحطاط اشکانیان و کشته شدن اردوان پنجم
اشکانیان پس از مرگ بلاش یکم
یعنی از سال ۷۸ میلادی همواره دچار نبردهای داخلی بودند که برخی میان
اعضای خاندان اشکانی برای رسیدن به شاهی و برخی دیگر بر اثر شورشهای
فرمانروایان محلی بود. این مشکلات داخلی اشکانیان را به مرور زمان ضعیف
کرد. در این دوران رومیان که اشکانیان را دچار آشوبهای داخلی میدیدند از
فرصت استفاده کرد و پیاپی دست به تهاجم به مرزهای ایران میزدند. به غیر
از نبردی که اردوان پنجم با رومیان کرد در همهٔ نبردهایی که در این دوره
میان ایران و روم درگرفت برتری با رومیان و آنان در همهٔ این نبردها
خرابیهایی زیادی را باعث شدند. این مشکلات بحرانهای اقتصادی را نیز در
بر داشت ارزش پول اشکانیان به شدت پایین آمد. به این ترتیب در زمان
پادشاهی اردوان پنجم دولت اشکانی از همه نظر آمادهٔ سقوط بود.
اردوان تلاش بسیاری برای نجات دولت اشکانی کرد ولی سرانجام این تلاشها
بینتیجه ماند. وی پس از این مشکل رومیان را همانطور که گفته شد از میان
برداشت دچار شورشهای گوناگونی در مناطق مختلف ایران شد. او بر بیشتر این
شورشها و شورشگران را از میان برداشت ولی شورشی که در پارس صورت گرفت سرانجام به شاهنشاهی اشکانی پایان داد. این شورش در سال ۲۲۰ میلادی و به دست اردشیر بابکان
آغاز شد. مصاف اردشیر و یارانش با اردوان پنجم و فرمانروایان ایالتها
چندین سال به درازا کشید. اردشیر ابتدا مناطقی در شرق ایران مانند کرمان را مورد تاخت قرار داد و سپس به ماد و آدیابن
حمله کرد و آنجا را نیز به زیر پرچم خود آورد. هنگامی که اردشیر و یارانش
آغاز به درنوردیدن میانرودان کردند اردوان پنجم به مقابله با آنان پرداخت
ولی در سه نبرد پشت سر هم شکست خورد. اردوان احتمالاً از زمان اعلام حکومت
خودمختار اردشیر در سال ۲۲۴
دیگر پادشاه ایران به شمار نمیآمد. مرگ و یا به روایتی کشته شدن اردوان
پنجم بین سالهای ۲۲۴ و ۲۲۶ میلادی در تاریخ ثبت شده است و با مرگ او
شاهنشاهی اشکانی رسماً پایان یافت. به این ترتیب شاهنشاهی اشکانی جای خود
را به ساسانیان داد.
پس از مرگ اردوان و سقوط شاهنشاهی اشکانی به دست اردشیر ساسانی هنوز هم
مقاومتهای باقی اشکانیان فروکش نکرده بود. مهمترین این مقاومتها از سوی بلاش ششم و ارتوازد
بود. ارتوازد در بلندیهای غرب و مرکز ایران به مبارزه ادامه میداد.
اردشیر توانست بر تمامی این مقاومتها چیره شود و اشکانیان را به طور کامل
براندازد.
سلف: بلاش پنجم | شاهنشاه ایران ۲۱۳ - ۲۲۶ میلادی | جانشین: اردشیر یکم ساسانی |
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد