روابط دختر وپسر ازديدگاه علمي و روانشناختي
صفحه 1 از 1
روابط دختر وپسر ازديدگاه علمي و روانشناختي
وعده ازدواج و بهانه شناخت خصوصيات رفتاري از مهمترين عواملي است كه ارتباط بين دخترها و پسرها را در جامعه ما توجيه مي كند. بخصوص دخترها كه معمولاً با وعده ازدواج تن به دوستي مي دهند
حال كه ارتباط با جنس مخالف در فضاي آموزشي و غير آموزشي ممنوع است، پس شكل رفتار ما با جنس مخالف چگونه بايد باشد؟
به طور كلي در جامعه ما چند شيوه برخورد وجود دارد كه يك شيوه آن درست و شيوههاي ديگر غلط است.
برخورد مبتني بر شناخت و احترام متقابل، برخورد صحيح با جنس مخالف است. در اين شيوه، دختران و پسراني هستند كه به محض ديدن يكديگر خود را نميبازند و هيجان زده نميشوند. اينان يك نگاه و يك كلام از جنس مخالف را به عشق تعبير نميكنندو آن را در ذهن خود و در رؤياهاي خويش نميپرورانند؛ بلكه در برخوردها در مجامع فاميلي، تحصيلي و... بسيار با وقار و سنگين برخورد ميكنند و در عين پرس و جو از احوال يكديگر و پاسخ گويي به پرسشهاي آنان، دچار افراط در خنده و شوخي نميشوند. آنان جنس مخالف را افرادي چون پدر، مادر، برادر و خواهر خود نميدانند و آدابي را كه از لحاظ شرعي و اجتماعي در برخورد با آنان لازم است، رعايت ميكنند. آنان بر اثر تربيت خانوادگي، برقراري رابطه پنهان با جنس مخالف را بي معنا ميدانند و درباره روحيات جنس مخالف به حد كافي آگاهند و براي برقراري روابط نيزديك و صميمي با جنس مخالف، برنامه دارند و آن را از طريق ازدواج و فراهم آوردن شرايط مقبول اجتماعي، به تحقق ميرسانند. محيط آموزشي بدون ارتباط آموزشي نيست و طرف دوم اين ارتباط، هميشه از جنس شما نيست. شايد شما در برخي اوقات مجبور به برقراري ارتباط با جنس مخالف شويد؛ در اين صورت، يقيناً از محدوده پيام آموزشي تجاوز نكنيد و فقط به مبادله همين نوع پيام - در صورت مستقيم يا غير مستقيم - اكتفا كنيد..
به طور كلي در جامعه ما چند شيوه برخورد وجود دارد كه يك شيوه آن درست و شيوههاي ديگر غلط است.
برخورد مبتني بر شناخت و احترام متقابل، برخورد صحيح با جنس مخالف است. در اين شيوه، دختران و پسراني هستند كه به محض ديدن يكديگر خود را نميبازند و هيجان زده نميشوند. اينان يك نگاه و يك كلام از جنس مخالف را به عشق تعبير نميكنندو آن را در ذهن خود و در رؤياهاي خويش نميپرورانند؛ بلكه در برخوردها در مجامع فاميلي، تحصيلي و... بسيار با وقار و سنگين برخورد ميكنند و در عين پرس و جو از احوال يكديگر و پاسخ گويي به پرسشهاي آنان، دچار افراط در خنده و شوخي نميشوند. آنان جنس مخالف را افرادي چون پدر، مادر، برادر و خواهر خود نميدانند و آدابي را كه از لحاظ شرعي و اجتماعي در برخورد با آنان لازم است، رعايت ميكنند. آنان بر اثر تربيت خانوادگي، برقراري رابطه پنهان با جنس مخالف را بي معنا ميدانند و درباره روحيات جنس مخالف به حد كافي آگاهند و براي برقراري روابط نيزديك و صميمي با جنس مخالف، برنامه دارند و آن را از طريق ازدواج و فراهم آوردن شرايط مقبول اجتماعي، به تحقق ميرسانند. محيط آموزشي بدون ارتباط آموزشي نيست و طرف دوم اين ارتباط، هميشه از جنس شما نيست. شايد شما در برخي اوقات مجبور به برقراري ارتباط با جنس مخالف شويد؛ در اين صورت، يقيناً از محدوده پيام آموزشي تجاوز نكنيد و فقط به مبادله همين نوع پيام - در صورت مستقيم يا غير مستقيم - اكتفا كنيد..
اما جوان امروز در ارتباط با جنس مخالف خود به دنبال چيست؟ ازدواج، عاطفه، محبت، وقت كشي، عشق يا ...؟
روان شناسان معتقدند، ميل و كشش به جنس مخالف از نظر فيزيولوژي يك نياز طبيعي، فطري و رواني است. آنان مي گويند در تمام فرهنگها و كشورها ، پسران و دختران در سن بلوغ اولين نگاه و گرايش را به سوي جنس مخالف ابراز مي كنند. اما مرز اين كشش در هر فرهنگي تعريف شده است، براي مثال در جوامع غربي و ساير جوامع غير مسلمان ارتباط ميان دو جنس مخالف به خود فرد سپرده شده و هر شكلي از اين ارتباط مورد پذيرش جامعه و فرهنگ آن است. اما در كشورهاي مسلمان و برخي فرهنگها اين ارتباط محدود است و در مواردي به فضاي سياسي و اجتماعي جامعه بستگي دارد
اما رابطه دخترها و پسرها در جامعه ي ما چگونه است؟
در گذشته هاي نه چندان دور ارتباط بين پسرها و دخترها مانند امروز مورد توجه نبود. سن ازدواج پايين بود ارتباطات به شكل وسيع نبود، از اين رو كنترل بيشتري بر جوانان صورت مي گرفت، اما واقعيت اين است كه بسياري از جوانان امروز در ارتباط هاي خود به ازدواج فكر نمي كنند، به اعتقاد جامعه شناسان در جامعه امروز وجود مسايل اقتصادي، نگاه دوگانه جامعه مدرن و سنتي، فراگيري اطلاعات و دانش و پديده جهاني شدن كه مبتني بر ارزشهاي ديني نيست، احساس دو گانه اي را در اين نسل پديدار كرده است.
يك صاحبنظر در اين باره مي گويد: غرايز احساسي عاطفي و اخلاقي جوان برگرفته از فضيلت هاي نهفته در ذات اوست كه با نكات متعالي و دستورات حيات بخش اسلامي مي تواند مورد سنجش عميق قرار گيرد. آنچه كه جوان متهور و متحول امروز ايران طلب مي كند، مسلماً آشفتگي ها و نابساماني هاي غربي نيست. وظيفه ي والدين ، مربيان و مسئولان است كه در زمينه مسائل جوانان به خصوص ارتباط دختر و پسر، روح، فكر و اخلاق اجتماعي آنان را مدنظر قرار دهند و بر اين محور كه بسيار حساس و پيچيده است، برايشان تعيين تكليف كنند. اگر فرهنگ ازدواج صحيح را به جوان آموزش ندهيم، غرايز جواني او ممكن است رشته اخلاق را گسسته و او را به بيراهه بكشد.
اما آيا ارتباط بين دو جنس هميشه به پيوندهاي عاطفي و صميمانه منجر مي شود؟ آيا اين نوع ارتباط نمي تواند به زمينه هاي علمي، فرهنگي و ... محدود باشد؟ يك صاحبنظر در اين باره مي گويد:
«از آنجا كه در جامعه ما نگاه دوگانه اي نسبت به اين مسئله وجود دارد، نتوانسته ايم به تعريف قابل قبولي در اين باره برسيم به همين دليل نوع نگاه به دو جنس مخالفي كه كنار يكديگر قرار مي گيرند، عمدتاً با سوء ظن و سوء نيت همراه است و به معناي ناخوشايند موضوع يعني دوست دختر و پسر تعبير مي شود. در حالي كه مي توان به جوانها آموزش داد كه مباحثه و مكالمه با يك غير همجنس در صورتي كه بر محوري صحيح انجام گيرد، شايد حتي مزيت اخلاقي و اجتماعي و شخصيتي براي او و جامعه در برداشته باشد.»
چرا ارتباط ناسالم
برخي كارشناسان تربيتي تحليل اينگونه رفتارها و تفكرات را به اِعمال محدوديت هاي غير منطقي به جوانان نسبت مي دهند و مي گويند كه وقتي جوان عرصه را بر خود تنگ ببيند و نتواند خود را از نظر عاطفي و اخلاقي با محيط تطبيق دهد و مربيان، معلمان و برنامه ريزان نهادهاي آموزشي و تربيتي نيز نتوانند به احساسات و تمايلات منطقي و احساسي او پاسخ دهند، جوان سرخورده به اجتماع پناه مي برد و سعي مي كند چيزهايي را كه طي سالهاي زندگي از او دريغ شده است به هر ترتيب ممكن حتي با هنجارشكني به دست آورد.
عده اي نيز تنگناهاي اقتصادي ، گسترش ارتباطات، فردگرايي و بي تفاوتي به ارزش ها را دليل اين گونه رفتارهاي اجتماعي مي دانند و معتقدند اين دلايل موجب شده بسياري از جوانان امروزي نسبت به ازدواج ديد مثبتي نداشته باشند و به نوعي از زير مسئوليت تشكيل خانواده شانه خالي كنند. يك روان شناس در اين باره مي گويد:
«متأسفانه مشكلات مالي و تصويب قوانيني كه به نوعي حقوق زنان را در جامعه تضمين مي كند از عواملي است كه موجب شده پسران زير بار ازدواج نروند. از سوي ديگر بسياري از جوانان در اين زمانه ترجيح مي دهند خوش باشند. از اين رو به ازدواج با نگاه منفي مي نگرند اما از آنجا كه زن و مرد هر دو به هم نيازمندند و رفع نيازهاي عاطفي و احساسي آنان در حال حاضر از طريق ازدواج به سختي امكان پذير است، متأسفانه شاهد گسترش ارتباطات از نوع ناسالم هستيم.»
اين روان شناس دليل اين گونه نگرش نسل جديد به ارزشها را بي توجهي مسئولان به نيازهاي جوانان مي داند و مي گويد:
«از آنجا كه در موقع بحران نتوانستيم مسائل روز را به موقع هنجاريابي كنيم اغلب جوانان امروزي اين حق را براي خود قائل شده اند كه به سوي رفتارهاي فرد گرايانه گرايش يابند و هنجارهاي اجتماعي را ناديده بگيرند.»
وي سوء رفتارها، اضمحلال اخلاقي، رواج بي بندوباري، پريشاني و بي ثباتي احساس و عواطف را از عواقب بي حد و حصر ارتباط جنس ها نام مي برد و مي گويد:
«اگر اينگونه ارتباطات به عادت تبديل شود ديگر چيزي به نام هسته يا كانون خانواده شكل نخواهد گرفت. سن ازدواج بالا مي رود، جنس ها نسبت به هم بي اعتماد و بي تفاوت مي شوند و در نهايت خانواده اي شكل نمي گيرد و به اين ترتيب شاهد گسترش بسياري از مسايل رفتاري، ناهنجاري هاي اخلاقي و حتي بهداشتي در جامعه خواهيم بود. اينجاست كه نقش كارشناسان علوم ديني و تربيتي در هنجاريابي و جايگزيني هنجارهاي متعادل و مرام تربيتي صحيح و متعالي كه مورد پذيرش خانواده، فرد و نهادهاي اجتماعي باشد روز به روز آشكارتر مي شود.
پول نداشته باش، زن داشته باش
ديدگاه اسلام
به طور طبيعي زن و مرد به عنوان دو پيكره جامعه انساني به زندگي مشترك با يكديگر نيازمندند . در شرع نيز به پيوند ميان اين دو سفارش بسيار شده است، از اين رو اخلاقي ترين، معنوي ترين و انساني ترين جلوه پيوند زن و مرد در ازدواج تجلي پيدا مي كند و هر نوع رابطه (جنسي) كه خارج از قانون ازدواج باشد، مشكلات متعددي را از لحاظ اخلاقي، اجتماعي و فرهنگي به بار مي آورد.
در جوامع غربي كه پايه هاي اخلاق ديني و مذهبي سست و ضعيف است، رابطه زن و مرد از چارچوب قوانين و هنجارهاي موجود تجاوز مي كند . به طوري كه ارتباط آزاد دختران و پسران به شكل طبيعي و غريزي جريان دارد و از اينجاست كه ريشه هاي فساد اخلاقي شكل مي گيرد و بنياد اجتماعات بشري را متزلزل مي كند.
اما اسلام چه حد و مرزي براي ارتباط بين زن و مرد قائل است؟
خداوند در قرآن مي فرمايد: زنان پليد براي مردان پليدند و مردان پليد براي زنان پليد و زنان پاك براي مردان پاك هستند و مردان پاك براي زنان پاك . اينان از آنچه درباره ي ايشان مي گويند بركنارند ، براي آنان آمرزش و روزي نيكو خواهد بود. ( نور / 26)
از ديدگاه اسلام ارتباط دوستانه و صميمي ميان دو جنس مخالف فقط در چارچوب ازدواج معنا دارد. البته حضور در اجتماع با رعايت موازين اسلامي و حفظ حجاب ظاهري و دروني در عرصه هاي علمي و مشاركت هاي اجتماعي قابل قبول است. اما خارج از اين چارچوب براي ايجاد ارتباط ، اسلام ازدواج موقت يا دائم را توصيه مي كند. از اين رو در اسلام رابطه دوستي بين دختر و پسر معنا ندارد. اما به شرط رعايت ضوابط اسلامي منعي براي اين ارتباط نيست و چه بسا اينگونه ارتباطات زمينه ساز دوستي هاي فكري ، معنوي و عقلي هم بشود.
اما وقتي جوانان تن به ازدواج دائم نمي دهند و جامعه قدرت پذيرش ازدواج موقت ، بخصوص در مورد دختران را ندارد، براي پاسخ به نياز جوانان و سر و سامان دادن به رابطه دختر و پسران چه بايد كرد؟
خداوند در اين باره مي فرمايد : به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامني ورزند كه اين براي آنها پاكيزه تر است ، زيرا خدا به آنچه مي كنند آگاه است و به زنان با ايمان بگو كه ديدگان خود را از هر نامحرمي فرو بندند و پاكدامني ورزند و زيورهاي خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه از آن پيداست.... ( نور / 30 و 31 )
و در ادامه مي فرمايد : كساني كه وسيله ي زناشويي نمي يابند بايد عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خويش بي نياز گرداند... ( نور 33 )
اساس هر نظمي در جهان به نظم در رابطه دو جنس مخالف بر مي گردد. اگر اين نظم برقرار نشود جامعه به سوي انحطاط مي رود. مشكل اين است كه ما در بسياري از موارد بخصوص در مورد مسائل اقتصادي از غرب الگو گرفته ايم كه اين مورد موجب بسياري از ناكامي هاي اقتصادي و فاصله طبقاتي و فقر در جامعه شده است، در حالي كه اگر موازين الهي و اسلامي در جامعه پياده شود، شاهد اين بحرانها نيستيم. يك جوان وقتي عدالت اسلام را ببيند، خودش مي خواهد روابط آزاد نداشته باشد و اين قيد را با طيب خاطر مي پسندد. اين يك اصل رهايي بخش است كه نبايد با جنس مخالف ، ناسالم برخورد كنيم. در عين حال جامعه نيز بايد بسترسازي كند تا شرايط ازدواج دائم فراهم شود. اما در يك كلام براي حل بحران هاي اجتماعي ، راهي جز بازگشت به مباني سنتي و سنت هاي اصيل ديني نداريم
آمارهاي جالب
نظريات روانكاوى از جمله نظرية «هورناي» بر اين حقيقت تأكيد ميكند: «در اجتماعاتى كه روابط جنسى آزاد هست، بسيارى از احتياجات رواني، شكل تمايلات جنسى پيدا مى كند و به صورت عطش جنسى در مى آيد».(1)
نشريه آمريكايى «ايدرز دايجست» دربارة روابط پيش از ازدواج دختران و پسران مى نويسد: "هرساله 350 هزار دختر نوجوان امريكايى در سنين 15 تا 19 سال ـ دورة دبيرستان ـ به سبب ارتباطهاى نامشروع، آبستن شده و فرزندان غير قانونى خود را به دنيا ميآورند.... اين دختران با رؤياهايى چون ازدواج با دوستان پسرشان، اتمام تحصيلات، شروع يك زندگى ايدهآل و دستيابى به يك شغل مناسب، به اين ارتباطهاي غير قانونى روي مى آورند. اما بسيار زود پردههاى سراب گونة اين اوهام به كنار رفته و واقعيت زندگى روى خود را نشان مىدهد. متأسفانه، اين بيدارى درست در زمانى به دست مىآيد كه دختران نوجوان ديگر شانسى براى برخوردارى از يك زندگى سالم و ايده آل را ندارند».
اين روزنامه در ادامه بررسي، علت بروز نابهنجاريهاى جنسى را روابط آزاد دختر و پسر در مدارس دانسته، طى گفتگويى با تعدادى از دختران، به نقل از يكى از آنان مينويسد:
"اي كاش زمان به عقب بر مىگشت! اى كاش به عنوان عضوى از خانواده در ميان والدينم جاي داشتم. اى كاش هنگامى كه زمينههاى ايجاد يك ارتباط نامشروع برايم فراهم شده بود، كمى هم به زندگى آيندهام مى انديشيدم و اين گونه به پايان خط نمى رسيدم".
در ذيل به برخى از آن آثار كه در نتيجه روابط آزاد دختر و پسر در جوامع غربى پيدا شده اشاره مى كنيم:
1ـ افزايش روابط جنسى نامشروع: تحقيق نشان مى دهد كه آمار روابط نامشروع جنسى كه ناشي از روابط آزاد دختر و پسر است، در امريكا و در تمامى جامعة اروپا رو به افزايش است، به گونه اى كه در سال 1993 در امريكا 50% روابط دختر و پسر به روابط جنسي تبديل شده است.
2ـ آبستنىهاى ناخواسته: آميزش جنسى نامشروع و افزايش آبستنىهاى غير رسمى و زود هنگام يكى ديگر از آثار شوم روابط آزاد دختر و پسر است. آندره ميشل در اين باره مينويسد: "بيش از چهل درصد زنان امريكايى كه پيش از بيست سالگى ازدواج مى كنند، به علت روابط آزاد پسر و دختر، قبل از ازدواج حامله هستند. در نروژ 90% دخترانى كه در سن كمتر از هيجده سال ازدواج مى كنند، آبستن هستند و در سوئد و آلمان نيز همين مطلب صادق است".
3ـ ازدياد غير قابل كنترل آمار سقط جنين: متناسب با افزايش نرخ آبستنىهاى ناخواسته، آمار سقط جنين در كشورهاى غربى كه دختر و پسر پيش از ازدواج روابط آزاد دارند رو به افزايش است. از يك ميليون زن و دختر نوجواني كه هر ساله در امريكا به طور ناخواسته باردار مى شوند، 53% فرزندان خود را سقط ميكنند. اين درحالى است كه به علت برخى محدوديتها كه بعضى ايالات در مورد سقط جنين وضع كردهاند، اكثر سقطهاى جنين گزارش نمى شود.
به ادعاى يك پزشك امريكايى كه در يكى از زايشگاههاى اين كشور مشغول بوده و در مورد مشكلات محل كار خود مقالهاى نوشته، در حدود 47% از زايمانهاى تحت نظر وى مربوط به مواليد نامشروع بوده است. به ادعاى وى اكثر مواليد، مربوط به زنان پايين تر از بيست سال مربوط به روابط آزاد دختر و پسر بوده است.
نشريه آمريكايى «ايدرز دايجست» دربارة روابط پيش از ازدواج دختران و پسران مى نويسد: "هرساله 350 هزار دختر نوجوان امريكايى در سنين 15 تا 19 سال ـ دورة دبيرستان ـ به سبب ارتباطهاى نامشروع، آبستن شده و فرزندان غير قانونى خود را به دنيا ميآورند.... اين دختران با رؤياهايى چون ازدواج با دوستان پسرشان، اتمام تحصيلات، شروع يك زندگى ايدهآل و دستيابى به يك شغل مناسب، به اين ارتباطهاي غير قانونى روي مى آورند. اما بسيار زود پردههاى سراب گونة اين اوهام به كنار رفته و واقعيت زندگى روى خود را نشان مىدهد. متأسفانه، اين بيدارى درست در زمانى به دست مىآيد كه دختران نوجوان ديگر شانسى براى برخوردارى از يك زندگى سالم و ايده آل را ندارند».
اين روزنامه در ادامه بررسي، علت بروز نابهنجاريهاى جنسى را روابط آزاد دختر و پسر در مدارس دانسته، طى گفتگويى با تعدادى از دختران، به نقل از يكى از آنان مينويسد:
"اي كاش زمان به عقب بر مىگشت! اى كاش به عنوان عضوى از خانواده در ميان والدينم جاي داشتم. اى كاش هنگامى كه زمينههاى ايجاد يك ارتباط نامشروع برايم فراهم شده بود، كمى هم به زندگى آيندهام مى انديشيدم و اين گونه به پايان خط نمى رسيدم".
در ذيل به برخى از آن آثار كه در نتيجه روابط آزاد دختر و پسر در جوامع غربى پيدا شده اشاره مى كنيم:
1ـ افزايش روابط جنسى نامشروع: تحقيق نشان مى دهد كه آمار روابط نامشروع جنسى كه ناشي از روابط آزاد دختر و پسر است، در امريكا و در تمامى جامعة اروپا رو به افزايش است، به گونه اى كه در سال 1993 در امريكا 50% روابط دختر و پسر به روابط جنسي تبديل شده است.
2ـ آبستنىهاى ناخواسته: آميزش جنسى نامشروع و افزايش آبستنىهاى غير رسمى و زود هنگام يكى ديگر از آثار شوم روابط آزاد دختر و پسر است. آندره ميشل در اين باره مينويسد: "بيش از چهل درصد زنان امريكايى كه پيش از بيست سالگى ازدواج مى كنند، به علت روابط آزاد پسر و دختر، قبل از ازدواج حامله هستند. در نروژ 90% دخترانى كه در سن كمتر از هيجده سال ازدواج مى كنند، آبستن هستند و در سوئد و آلمان نيز همين مطلب صادق است".
3ـ ازدياد غير قابل كنترل آمار سقط جنين: متناسب با افزايش نرخ آبستنىهاى ناخواسته، آمار سقط جنين در كشورهاى غربى كه دختر و پسر پيش از ازدواج روابط آزاد دارند رو به افزايش است. از يك ميليون زن و دختر نوجواني كه هر ساله در امريكا به طور ناخواسته باردار مى شوند، 53% فرزندان خود را سقط ميكنند. اين درحالى است كه به علت برخى محدوديتها كه بعضى ايالات در مورد سقط جنين وضع كردهاند، اكثر سقطهاى جنين گزارش نمى شود.
به ادعاى يك پزشك امريكايى كه در يكى از زايشگاههاى اين كشور مشغول بوده و در مورد مشكلات محل كار خود مقالهاى نوشته، در حدود 47% از زايمانهاى تحت نظر وى مربوط به مواليد نامشروع بوده است. به ادعاى وى اكثر مواليد، مربوط به زنان پايين تر از بيست سال مربوط به روابط آزاد دختر و پسر بوده است.
علي- همکار انجمن
- Registration date : 2009-01-30
تعداد پستها : 2095
آدرس پستي : alikhorshidi2009@yahoo.com
مدل گوشي : N70
امتیاز : 4415
مواضيع مماثلة
» نتايج اولين تحقيق درمورد روابط جنسي همسران در ميان اعراب!؟
» مسابقه علمي
» روابط زوج ها چگونه شکل می گیرد؟
» مشخصات يك دختر خوب
» عجایب وغرایب از روابط جنسی مردم جهان
» مسابقه علمي
» روابط زوج ها چگونه شکل می گیرد؟
» مشخصات يك دختر خوب
» عجایب وغرایب از روابط جنسی مردم جهان
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد