مدیریت احساسات خودتان را به دست گیرید!
صفحه 1 از 1
مدیریت احساسات خودتان را به دست گیرید!
«اگر میخواهید شاد باشید، شادمانه رفتار كنید».
احساسات هر فرد قبل از هر چیز روی خود او تاثیر خواهد گذاشت. شما میتوانید از این خاصیت به نفع خود بهره ببرید. اگر احساسات منفی شما را اذیت میكنند، با مدیریت و كنترل آنها میتوانید از شر آنها رهایی پیدا كنید.
كمی از منطق فاصله بگیرید .
«در برخورد با مردم به خاطر داشته باشید آنها بیش از آن كه منطقی باشند، احساساتیاند».
این یك نكته كلیدی است. منطق بسیار خوب است، اما در برخوردها و در زندگی روزمره، ما موجوداتی احساساتی هستیم. ما احساسات خود را به اطرافیان خود انتقال میدهیم و متقابلا احساسات آنها را دریافت میكنیم. روحیه و احساسات شما تاثیر بسزایی بر نحوه گفتار و حالتهای چهره و در نهایت بر روابط شما با اطرافیان دارد.
بهتر است از سه چیز اجتناب كنید .
«هر نادانی میتواند انتقاد، محكوم و عیب جویی كند، اما صبور و بخشنده بودن نشانه شخصیت و خویشتنداری شماست».
ممكن است نتوان براحتی از هر سه این موارد اجتناب كرد. اغلب برخوردها یا حتی ارتباطات ما از طریق این سه مورد منفی ایجاد شده و ادامه مییابد. انتقاد، عیب جویی و محكوم كردن نوعی لذت غیرعادی ایجاد میكند. با این كارها ممكن است احساس كنید اهمیت بیشتری دارید، اما در نهایت این سه مورد، رفتاری منفی هستند كه روابط شما را محدود میسازند.
چه چیز اهمیت دارد؟
«راه اصلی برای تسخیر قلب انسان این است كه با او درباره چیزهایی كه بیشترین اهمیت را برایش دارند، صحبت كنید».
یك پند بسیار مفید و عالی: زیاد درباره خود و زندگیتان صحبت نكنید. به جای این كار ، به صحبتهای بقیه گوش دهید، اما اگر آنها حرفهای نامربوط میزنند، اگر متقابلا به حرفهای شما گوش نمیدهند و علاقهای به داستان زندگی شما ندارند، میتوانید محیط را ترك كنید. چیزهایی كه مردم اغلب به آنها اهمیت میدهند، عبارتند از عقاید، كودكان، یك سرگرمی مخصوص، شغل و ...
به اطرافیان خود بیشتر توجه كنید .
«اگر مردم را دوست داشته باشید، در مدت 2ماه خیلی بیشتر از آن دوست پیدا خواهید كرد، تا این كه 2 سال سعی كنید دیگران را نسبت به خود علاقهمند سازید».
بسیاری از مردم روش دوم را به كار میگیرند ، یعنی تلاش میكنند دیگران آنها را دوست داشته باشند، اما این راه چندان موثر نیست. مردم همان گونه با شما رفتار میكنند كه شما با آنها رفتار میكنید. آنها را دوست داشته باشید ، آنها شما را دوست خواهند داشت.مایلم در اینجا این نكته را نیز اضافه كنم كه موضوع مهم در این زمینه این است كه صمیمانه و صادقانه به سایرین عشق بورزید. علاقه خالصانه شما از طریق زبان بدن و تن صدای شما انتقال مییابد.
سكان زندگی را به دست گیرید .
«كسانی كه به دنبال تشویق بیرونی هستند، شادی خود را در دست دیگران جستجو میكنند».
یكی از مهمترین روشها برای بدبخت كردن خود این است كه بیش از اندازه به ارزیابیهای اطرافیان خود اهمیت دهید. ارزیابی بیرونی به معنای ارزشی است كه دیگران به رفتار و گفتار شما میدهند، این كه مثلا بگویند شما زیبا، باهوش و موفق هستید. این وضعیت شما را تحت كنترل سایرین قرار میدهد و قضاوت آنها را به یك اهرم فشار روانی تبدیل خواهدكرد. یك روز احساس شادی و موفقیت میكنید، روز دیگر حالتان آنقدر بد است كه باید در رختخواب بمانید.اما اگر تنها به قضاوت خود متكی باشید، سكان زندگی را به دست میگیرید و احساسات خود را كنترل میكنید، نه به آن معنا كه از انتقادهای اطرافیان خود استفاده نمیكنید. بلكه منظور این است كه عیبجوییهای دیگران زندگی شما را بیش از حد تحت تاثیر قرار نخواهد داد.
آنها باعث پسرفت شما نخواهند شد .
«به جای این كه نگران باشید مردم درباره شما چه میگویند، چرا سعی نمیكنید كاری انجام دهید كه تحسین آنها را برانگیزد.»
اهمیت دادن بیش از اندازه به آنچه مردم میگویند، یك غول خیالی از آنها در ذهن شما میسازد. برای مثال ممكن است فكر كنید هر كاری را انجام دهید مردم شما را محكوم خواهند كرد. ممكن است این طور باشد، اما مردم اغلب درگیر گرفتاریهای زندگی خود هستند و چندان به كارهای شما اهمیت نمیدهند. اگرچه ممكن است این وضعیت ناامیدكننده باشد، اما از طرف دیگر باعث راحتی خیال خواهد شد و به شما كمك خواهد كرد موانع داخلی را كه شما را از انجام كارهایتان باز میدارد كنار بزنید.همان طور كه كمكم یا در یك حركت ناگهانی این موانع را كنار میگذارید، بیشتر به خود اهمیت خواهید داد، اعتماد به نفس بیشتری پیدا خواهید كرد و شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت، در نتیجه احساسات مثبت بیشتری در وجود شما ایجاد شده و احساسات منفی برطرف خواهدشد. در این صورت در ایجاد رابطه با اطرافیان موفقتر عمل میكنید و مهارتهای اجتماعی شما ارتقا پیدا خواهد كرد.
چه نفعی به حال من دارد؟
«تنها یك راه وجود دارد كه هر چیزی را میخواهیم به دست آوریم و آن این كه سایرین را به آنچه میخواهیم علاقهمند سازیم.»
اگر میخواهید كسی كاری برای شما انجام دهد، ببینید آیا او به انگیزه شما برای انجام آن كار اهمیت میدهد؟ شاید او اصلا علاقهای به آنچه كه شما میخواهید نداشته باشد. او میخواهد بداند این كار چه نفعی برایش دارد. پس برای این كه به خواسته خود برسید، مزایای انجام آن كار را توضیح دهید. سعی كنید این كار را صادقانه و با نگرشی مثبت انجام دهید. اگر دلیل شما برای این كار موجه نباشد یا به صورتی قاطعانه و با اعتماد به نفس بیان نشود، ممكن است طرف شما را متقاعد نسازد و بنابراین هر دوی شما از مزایای انجام آن كار محروم شوید.
چگونه در یك بحث پیروز شویم .
«بهترین راه برای پیروز شدن در یك بحث و جدل این است كه از آن اجتناب كنید.»
درگیر شدن 2 نفر در یك بحث و این كه هردو بخواهند از مواضع خود جداگانه دفاع كنند، رابطه آنها را دچار مشكل خواهد كرد. تنها نتیجهای كه از یك مشاجره عاید خواهد شد، این است كه تا مدتها پس از آن هر دوی شما احساسی منفی نسبت به یكدیگر خواهید داشت و هر دوی شما در این دید منفی نسبت به یكدیگر غرق خواهید شد. خودداری از بحثها و مشاجرات غیر ضروری مهمترین پیروزی خواهد بود.
سخنان شما بیش از آنچه فكر كنید، اهمیت دارند .
«تنها و تنها 4 راه برای برقراری ارتباط با دنیا وجود دارد. ما از طریق این 4وسیله ارتباطی ارزیابی و طبقهبندی میشویم: چهكار میكنیم، چگونه نگاه میكنیم، چه میگوییم و چگونه میگوییم.»
با وجود اهمیتی كه هر كدام از این 4 مورد دارند، اما بیشتر روی سومین آنها یعنی این كه چه میگوییم تاكید میشود. اغلب مردم در اولین ملاقات خود با سایرین به شكلی ناخودآگاه آنها را ارزیابی میكنند. ذهن به این ترتیب مردم و چهرهها را سازماندهی میكند. بنابراین درباره نحوه نگاه خود و این كه اولین احساسی كه ایجاد میكنید چگونه خواهد بود فكر كنید. درباره زبان بدن و این كه جملات را چگونه بیان میكنید بیندیشید.
علي- همکار انجمن
- Registration date : 2009-01-30
تعداد پستها : 2095
آدرس پستي : alikhorshidi2009@yahoo.com
مدل گوشي : N70
امتیاز : 4415
رد: مدیریت احساسات خودتان را به دست گیرید!
در بعضی شرایط می گوئیم:«احساس بدی از حضور در آن موقعیت داشتم» و یا « من هم مثل او غمگین شدم » و ... این جملات به چه معناست؟ |
این مثالها حاکی از آن است که کلمه احساس در موقعیتهای مختلف،بار معنایی متفاوتی دارد.برای آشنایی بیشتر با بحث «احساس» در حیطه روانشناسی،با دکتر حسین ابراهیمیمقدم، روانشناس،گفتگویی کردهایم که میخوانید.
آقای دکتر! در روانشناسی،کلمه «احساس» مترادف با چه واژهای است و دقیقا چه معنایی دارد؟
در کتابهای ترجمه شده از زبان انگلیسی معمولا «احساس» و «احساس کردن» را به جای لغاتی از قبیل «Sensation،sense،affect، think underestand » و امثال هم میگذارند که هر یک معنای فنی خاصی خودش را میدهد.احساس به معنی «sensation» عبارت است از کلیه فرآیندهایی که از طریق آن،یک گیرنده حسی (مثل بویایی) پیام را گرفته و از طریق تغییر و تحولات و انتقالات ویژه،آن را به سمت سیستم عصبی مرکزی(مثل مغز و نخاع) میفرستد. از اینرو 5 حس اصلی داریم که احتمالا میدانید که مهمترین آنها حس بینایی است. احساس به معنای« effect» یا عاطفه نیز به کار میرود که در این حالت ما نسبت به چیزی یا کسی یا واژه و موقعیتی خاص حالتهای ویژهای داریم.مثلا نسبت به کسی که برای اولین بار ملاقات میکنیم حالاتی از قبیل خوشایندی و ناخوشایندی نشان میدهیم.احساس به این معنا میتواند مثبت یا منفی باشد که این بسته به موقعیتی است که فرد در آن قرار میگیرد.البته در روانشناسی خاطر نشان میکنیمکه در یک فرد طبیعی عاطفه باید متناسب باشد؛مثلا اگر فرد در حال تماشای یک فیلم کمدی است،حالت خنده داشته و در هنگام شنیدن یک خبر ناخوشایند دیگر نخندد.یکی از ویژگیهای بیماران روانی،داشتن عاطفه نامتناسب است.
بعضی وقتها میگویند که مثلا فلانی آدم بااحساسی است.این از نظر روانشناسی، معنای روشنی دارد؟
اول باید این را بگویم که احساساتی بودن با احساسی بودن فرق دارد.معمولا در فرهنگ ما احساساتی بودن را نفی میکنیم و انتظار داریم که افراد تحت تاثیر تفکر،تعقل و قضاوت عاقلانه قرار بگیرند.در این مقوله افراد احساساتی را کسانی میدانیم که معمولا تحت تاثیر حالات هیجانی هستند،نه حالات عقلانی.ولیمعمولا از افراد با احساس به عنوان کسانی یاد میشود که قادر به درک طرف مقابل بوده و میتوانند حالات و ویژگیهای دیگری را درک کنند.البته خیلی وقتها هم میشنویم که باید احساسات خود را کنترل کنیم که معمولا در این مواقع یا صحبت از غرایز است یا هیجانات.
از نظر روانی چه ضرورتی وجود داشت که ما دارای احساسات باشیم؟
تکاملگرایان معتقدند که هم زمان با پیچیدهتر شدنحیوانات،بچههای آنها برای بقا نیاز به مراقبتهای طولانیتر پیدا میکردند.پیوند عاطفی مادر و فرزند، احتمال طرد کودک را تا زمانی که بتواند به تنهایی به بقا ادامه دهد، کاهش میدهد.همچنین مشاهدات دانشمندان نشان داده است که مغز حیوانات اولیه (خزندگان) فاقد اعصاب احساسی است.هنگام تولد،بچه مارمولکها بهطور غریزی بیحرکت میماند تا به وسیله مادر خورده نشوند.برعکس،کودک انسان کنونی،با مغز پیچیده احساسی،بهطور غریزی میتواند کارهایی انجام دهد تا مادر را از نظر وضعیت روحی یک عمر گرفتار خود کند.
وضعیت روحی چه معنایی دارد؟
وضعیت روحی به یک وضعیت احساسی طولانی مدت گفته میشود که به وسیله الگوی تغییرات بیوشیمیایی و هورمونی خاص میتواند شناسایی شود.در این حالت،شدت احساس تجربه شده بسیار ملایمتر است و گاهی اوقات ممکن است حتی از آن بیاطلاع باشیم. وضعیت روحی ممکن است چند ساعت یا چند روز به طول بینجامد.به یک وضعیت احساسی که بیش از چند هفته طول بکشد،معمولا اختلال روحی یا عاطفی گفته میشود (مانند زمانی که احساس غم ماندگار میشود و به بیماری افسردگی میانجامد).یکی از تفاوتهای میان احساس و وضعیت روحی این است که وضعیت روحی الزاما با وقایع قابل شناسایی و شخص ارتباط ندارد.
وضعیت روحی معمولا به وسیله یک یا چند مورد زیر ایجاد میشود:
1) تجارب عمیق احساسی که بروز داده نشدهاند (مانند نادیده گرفته شدن یک شکست و گویی هیچ اتفاقی نیفتاده،و سپس «بیدلیل» احساس بدخلقی کردن)
2) تعدادی تجارب احساسی پی در پی (مانند زدن چند تلفن بینتیجه که به ناامیدی منجر شود یا ملاقات با چند انسان پرشور که باعث تقویت روحیه شود)
3) تغییرات شیمیایی،به دلایلی مانند کمخوابی،قاعدگی،غذا نخوردن و...
یکی از مضرات وضعیت روحی نامناسب آن است که میتواند دیدها را نسبت به جهان،بدون آنکه حتی متوجه باشیم،تغییر بدهد.ما ناخودآگاه افراد و موقعیتهایی را انتخاب میکنیم که با وضعیت روحی و خلق و خوی ما جور هستند.
خلق و خوی ما تحت تاثیر چه عواملی است؟
خلق و خوی ما تابعی است از عوامل زیر:
* توارث ژنتیکی (برای مثال،افسردگی در مردان یا خشونت در زنان ممکن است سابقه خانوادگی داشته باشد)
* ساختار فیزیکی هورمونی مغز (برای مثال،مردی که قسمت خاصی از مغزش آسیب دیده و یا هورمون تستوسترون بیش از اندازه دارد،آتشین مزاج میشود.)* تجارب زندگی (برای مثال،کسی که در کودکی با یاسهای بسیار روبه رو شده است،ممکن است آدم بدبینی شود)
آیا ممکن است احساسی در ما وجود داشته باشد که از آن آگاه نباشیم؟
بله.زندگی احساسی ما تحت تاثیر ذهن ناخودآگاه ما قرار دارد.تغییرات فیزیکی ناشی از یک احساس، قبل از آنکه مراکز فکری آن را ثبت کنند،ایجاد میشوند و ممکن است ساعتها تا سالها به صورت یک حالت روحی پنهان در بخش ناخودآگاه ذهن باقی بمانند.ممکن است ما نتوانیم این حالت را در خود تشخیص دهیم اما روانشناس آماتور درون هریک از ما معمولا میتواند آن را در دیگران تشخیص دهد.روزی فوتبالیستی را روان درمانی میکردم.در یکی از جلسات گفت: «تازه حالا میفهمم که خشم من در طی سالها در درونم انباشته شده است». پرسش این است: حالا که او از خشم خودآگاه شده است،آیا مسوولیت آن را قبول خواهد کرد و یاد میگیرد که چگونه به صورت صحیح آن را ابراز کند؟
راست است که میگویند احساسات واگیر دارند؟
قطعا شما هم شنیدهاید که «افسرده دل افسرده کند انجمنی را» با این حساب میتوان گفت که اصطلاحا احساسات واگیر دارند مگر آنکه فرد آگاهانه تلاش کند که «آلوده» نشود.
حرف آخر؟
باید احساسات خود را به طور منطقی و درست و جامعه پسند مطرح کنیم.مثلا کسی که خشم دارد، بهتر است با ورزش کردن،لگد زدن به توپ و یا شنا خود را تخلیه کند و نه اینکه با داد و دعوا و کتککاری هم وجهه خود را در اجتماع مخدوش کند و هم احساسات منفی جدید را برای خود تولید کند.نباید فراموش کنیم که ما انسانها هیجانهای مختلفی داریم. طی سالهای عمر خود باید بیاموزیم که برخی از این هیجانها را مثبت تلقی کنیم و برخی از ناپسند بشماریم،یا برخی را به راحتی ابراز کنیم اما خود را از ابراز برخی دیگر بازداریم.کسانی که از اعتماد به نفس خوبی برخوردارند توانایی کنترل احساسات خویش را دارند.آنها بدون احساس گناه و حسرت،با تمامی هیجانهای خود مواجه میشوند.خود را سر زنده نگه میدارند و به تناسب زمانها و مکانهای مختلف،احساس مناسبی را ابراز میکنند و وضعیت روحی و احساسی دیگران را درک میکنند.
علي- همکار انجمن
- Registration date : 2009-01-30
تعداد پستها : 2095
آدرس پستي : alikhorshidi2009@yahoo.com
مدل گوشي : N70
امتیاز : 4415
مواضيع مماثلة
» چرا وقتی خودتان را قلقلک می دهید، نمی خندید؟!
» نمایش احساسات یک خانوم
» RediffMail MobileRediff v1.04 مدیریت دریافت و ارسال ایمیل
» عکسهای عاشقانه، احساسات زیبای حیوانات
» 10نکته مهم که در مورد خودتان نمی دانید
» نمایش احساسات یک خانوم
» RediffMail MobileRediff v1.04 مدیریت دریافت و ارسال ایمیل
» عکسهای عاشقانه، احساسات زیبای حیوانات
» 10نکته مهم که در مورد خودتان نمی دانید
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد